کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
low-toned پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
neighbouring tone, auxiliary tone
نغمۀ پهلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی نت گذر که به نت مبدأ باز میگردد
-
passing tone
نغمۀ گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نغمهای که دو نغمۀ ملایم را با حرکت پیوسته به هم متصل میکند و معمولاً در ضرب ضعیف به گوش میرسد
-
tone 5
نواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] زیروبمی در سطح هجا که موجب تمایز واژی میشود
-
tone 3
کیفیت صدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یکی از ویژگیهای صدا که چهار عامل زیروبمی، شدت و ضعف، امتداد و رنگ صوت در ایجاد آن مؤثر است متـ . کیفیت صوت
-
tone 1
پرده 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مقدار متفاوت زیروبمی دو نغمه که فاصلۀ دوم بزرگ را تشکیل میدهد
-
tone 2
صدا 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نتیجۀ ارتعاشهای ایجادشده از ساز یا حنجره در موسیقی متـ . صوت 3
-
ringback tone
بوق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] صدایی منقطع در گوشی تماسگیرنده که نشان میدهد تلفن مخاطب در حال زنگ خوردن است
-
dial tone
بوق آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نشانک/ سیگنالی که مرکز تلفن ارسال میکند تا آمادگی خود را برای دریافت شمارۀ مورد نظر برخوان اعلام کند
-
stopped tone
صوت گرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← نت گرفته
-
low-angle shot, low shot
نمای از پایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که در آن دوربین از محلی پایینتر از خط دید به موضوع در بالا نگاه میکند
-
low tide, low water, LW
فروکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، علوم جَوّ، ژئوفیزیک] یشترین حد پایین رفتن پوستۀ زمین و سطح آب اقیانوس و جوّ براثر نیروهای گرانشی ماه و خورشید
-
low passenger platform, low platform
سکوی کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی سکو در مسیر حرکت وسایل نقلیه که با ورودی وسیلۀ نقلیه همسطح نیست و مسافران باید برای سوار و پیاده شدن از پلههای وسیلۀ نقلیه استفاده کنند
-
low technology
فنّاوری پایینسطح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] فنّاوریای ساده و غیرخودکار یا نیمهخودکار و تأمینکنندۀ نیازهای اساسی که در بسیاری از صنایع کاربرد دارد و متکی بر نیروی انسانی کممهارت است اختـ . پایینفن low tech متـ . فنّاوری پایین
-
low semigloss
فرونیمبرّاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی سطحی که میزان براقیت آن در زاویۀ 60 درجه در گسترۀ 25 تا 40 قرار دارد
-
low season
فصل کسادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دورهای از سال که در آن تعداد مسافران کمتر از مواقع دیگر و قیمت اتاقها و کرایۀ وسایل نقلیه ارزانتر است