کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
long-headed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
headed
هستهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی گروه یا واژۀ مرکبی که دارای هسته است
-
long long, langsat
زَرگیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوۀ گیاهی با نام علمی زرگیل اهلی (Lansium domesticum) از تیرۀ زیتونتلخیان و راستۀ افراسانان که اندازۀ آن دوونیم تا پنج سانتیمتر و به شکل بیضوی یا کروی است و آرایشی خوشهای دارد و بهصورت خوشههای دو تا سیتایی است؛ رنگ آن...
-
heading stage, heading time
مرحلۀ خوشهدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرحلهای از نمو غلات که در آن خوشه شروع به بیرون آمدن از غلاف خود میکند
-
head tree, head spar
سردکل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دکل درختی یا دکلی قابلحمل در بارانداز که از آن برای عملیات بینهبَری هوایی استفاده میکنند
-
heading fire/ head fire
حریق پیشرونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حریقی که با باد یا در فراشیب گسترش مییابد
-
long holidays/ long holiday, long vacations/ long vacation
تعطیلات طولانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعطیلاتی که در آن فرد چهار شب و پنج روز یا بیشتر دور از خانه اقامت کند
-
cylinder head gasket, head gasket
واشر سرسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] واشری، مقاوم در برابر گرما و فشار بسیار بالا، بین سرسیلندر و بدنۀ سیلندر که مانع از ورود سیال خنککننده به محفظۀ احتراق میشود
-
long stay
ماند بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از زنجیر در هنگام لنگراندازی که در آن زنجیر به حالت تقریباً خوابیده قرار دارد و طول آن زیاد است و مقداری از آن موازی و بر روی بستر دریا قرار میگیرد
-
long life
ماندگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی آن دسته از فراوردههای غذایی که نسبت به انواع معمولی خود عمر طولانیتری داشته باشند
-
long shot
نمای دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که در آن موضوع از فاصلۀ دور دیده میشود و شامل موضوع اصلی و بخشی از جزئیات صحنه است
-
long leave
مرخصی طولانیمدت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجوز مرخصی برای مدتی بیش از چهلوهشت ساعت
-
long splice
همباف بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی که از آن برای اتصال سر دو طناب هماندازه بدون افزایش قطر، معمولاً بهطور موقت، استفاده میشود، زیرا همانند همباف کوتاه از استحکام کافی برخوردار نیست
-
long dung
تختهپِهِن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مخلوطی از فضولات حیوانی و کاه و کُلَش که تخمیر نشده باشد
-
long rail
ریل بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریل که طول آن بیش از طول ریل استاندارد است و در خطوط سریعالسیر به کار میرود
-
long oil
پرروغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی رزینی که محتوای روغن آن زیاد است