کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
live steam پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
living anatomy
کالبدشناسی زندهنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شاخهای از کالبدشناسی که ازطریق معاینۀ دستی، وارد آوردن ضربه و جز آن به بررسی ساختار بدن شخص زنده میپردازد
-
living array
آرایۀ زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] غشایی که یاختههای زنده بر روی آن آرایش خاصی یافتهاند متـ . آرایۀ زیستی biological array
-
live born
زندهزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] جنینی که با نشانههای حیاتی به دنیا آمده باشد
-
living polymer
بسپار زیا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] بسپاری که مواضع فعال بسپارش آن با وجود مصرف شدن همۀ تکپارها باقی میمانند
-
living archaeology
باستانشناسی هستان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ الگوهای موجود در جوامع شکارگرـ گردآور امروزی که همچنان سنن نیاکان خود را حفظ کردهاند
-
live area
پهنۀ مرئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] کل پهنۀ تصویری که در نمایاب دوربین فیلمبرداری یا تصویربرداری دیده میشود و محدودهای فراتر از پهنۀ ایمن یا صفحۀ تولید نهایی را در بر میگیرد
-
live track
خط فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که در شرایط عادی از آن بهرهبرداری میشود
-
living mulch
خاکپوش زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] پوشش گیاهی که زیر گیاه دیگر میکارند و معمولاً باعث کاهش فرسایش و افزایش مواد آلی خاک میشود، بیآنکه رقیبی برای گیاه اصلی باشد
-
living newspaper
روزنامۀ زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شکلی از نمایش مستند که در اوایل قرن بیستم پدید آمد و با مسائل روز جامعه سروکار دارد و براساس حقایق تاریخی مستند و طنز سیاسی پایهریزی میشود؛ این نوع نمایش، مانند روزنامه که ستونهای متفاوت دارد، از بخشهای مجزا در کنار هم تشکیل شده ...
-
live cave
غار زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غاری که در آن رطوبت وجود دارد و غارنهشتهها (speleothems) در آن رشد میکنند متـ . غار فعال active cave
-
live scan
انگشتنگاری خودکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ثبت الکترونیکی اثر انگشت بدون نیاز به کاغذ و جوهر
-
live birth/ livebirth
زندهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] به دنیا آوردن نوزاد همراه با نشانههای حیاتی مثل تنفس یا ضربان قلب یا حرکت ارادی عضلات بدون در نظر گرفتن مدت بارداری
-
living marionette, humanettes
عروسک پیشبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی که بدن و دست و پایش به هم متصل است و مانند پیشبند از گردن عروسکگردان آویزان میشود
-
cell chip, cellular biochip, cell biochip, cell microarray, cellular chip cellular microarray, cell-based microarray, live cell microarray, living microrarray, living chip, cell array
تراشۀ یاختهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ریزتراشهای تخت که بر روی آن یاختههای زنده به شکلی لکهگذاری شدهاند که قابلیت رشد خود را حفظ کنند
-
crown length ratio, crown ratio, crown depth ratio, crown percent, live crown ratio
نسبت طول تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نسبت طول تاج به کل ارتفاع درخت