کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lightly-armed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
arming
مسلح کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تغییر وضعیت سلاح یا مهمات از حالت ضامن به حالت آماده برای شروع آتش
-
arms
اسلحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ سلاحهایی که هر سرباز یا فرد نظامی در اختیار دارد
-
arms, armes (fr.)
نشانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نشان ویژۀ دولت یا مؤسسه یا نهاد
-
lightly salted diet
رژیم کمنمکزده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیم حاوی مقدار کم نمک که در آن دریافت روزانۀ نمک دستکم پنجاه درصد کمتر از میزان افزودن متداول آن باشد
-
arm population
جمعیت بازویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارههای جوانی که در بازوهای مارپیچی کهکشانها جمع شدهاند
-
black arm
پاسوزک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری باکتریایی در طوقه و شاخههای پنبه که نشانۀ آن لکههای سیاه کشیدهای است که اغلب دور ساقه را میگیرد و باعث شکستگی آن میشود متـ . پاسوزک پنبه cotton black arm
-
arming area
تسلیحگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محوطهای در نزدیکی باند پرواز که هواپیما برای مسلح شدن در آنجا توقف میکند
-
bow arm
دست ستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] دستی که در هنگام تیراندازی کمان را نگه میدارد متـ . دست کمان bow hand
-
armed shrub
درختچۀ خاردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گیاهی با تیغ یا خار بسیار
-
lever arm
بازوی اهرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلۀ نقطۀ اثر نیروی کارگر تا تکیهگاه اهرم
-
wiper arm
بازوی برفپاککن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بازوی فلزی که تیغۀ لاستیکی برفپاککن بر روی آن نصب میشود
-
anchor arm
بازوی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قسمتی از لنگر که بین تاج و پنجۀ لنگر قرار دارد
-
armed neutrality
بیطرفی مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بیطرفی در عین آمادگی نظامی
-
arm puppet
عروسک ساعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی دستکشی که معمولاً تا آرنج و گاه تا انتهای بازوی عروسکگردان را میپوشاند
-
rocker arm stud, notched rocker arm stud
پیچ دوسررزوۀ اسبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پیچ دوسررزوهای که برای بستن محور اسبکها بر روی سرسیلندر به کار میرود