کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
life imprisonment پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
long life
ماندگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی آن دسته از فراوردههای غذایی که نسبت به انواع معمولی خود عمر طولانیتری داشته باشند
-
half-life
نیمعمر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک، علوم جَوّ، فیزیک] زمان لازم برای از بین رفتن نیمی از اتمهای یک مادۀ پرتوزا در فرایند واپاشی
-
life boat
قایق نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] قایق آمادهای که به امکانات نجات در شب و روز مجهز است و میتوان آن را بهسرعت به آب انداخت
-
tree of life
درخت زندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نقشی تجریدی و مسبک از درخت با مفهومی آیینی که تاریخ پیدایی آن به هزارۀ چهارم پیش از میلاد در میانرودان میرسد؛ این نقش تا هزارۀ دوم در سرتاسر آسیای غربی و حوزۀ مدیترانه گسترش یافته بود و نمود کلی آن در دینهای متأخر نیز به چشم میخورد...
-
life buoy
شناوۀ نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلهای شناور برای نجات افرادی که در آب افتادهاند متـ . حلقۀ نجات life ring
-
life ring
حلقۀ نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← شناوۀ نجات
-
shelf life
عمر انباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مدتزمانی که مادۀ انبارشده قابل استفاده باقی میماند
-
protective life
عمر حفاظتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] بازۀ زمانیای که یک پوشش رنگ در طی آن از زیرلایۀ (substrate) در برابر زوال یا انهدام محافظت میکند
-
service life
عمر مفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مدتزمانی که در آن استفاده و بهرهبرداری از وسیلۀ نقلیۀ ریلی مقرونبهصرفه باشد
-
design life
عمر مفید طرح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] مدتزمانی که در طی آن تقاطع با توجه به افزایش حجم تردد کارایی مطلوب خواهد داشت
-
life-limited part, LLP, limited life part
قطعۀ عمرمحدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] قطعهای که عمر مفید آن برای مدتی خاص پیشبینی شده است و پس از انقضای آن دیگر قابل استفاده نیست
-
still-life/ still life, nature morte (fr.)
طبیعت بیجان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] 1. مجموعهای از اشیای بیحرکت مانند ظرف و لباس و گل 2. اثر هنری خلقشده از مجموعۀ اشیای بیحرکت
-
family life cycle
مراحل زندگی خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] زنجیرۀ مراحلی که در زندگی هر خانواده طی میشود، مانند ازدواج و فرزندپروری و بازنشستگی
-
partial half-life
نیمعمر جزئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] زمان لازم برای نصف شدن میزان پرتوزایی یک نمونۀ پرتوزا ازطریق یکی از حالتهای واپاشی
-
accelerated life test
آزمون طول عمر شتابیافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] آزمونی که در آن با افزودن مواد خورنده به محیط، طول عمر ماده را در زمانی کوتاهتر از معمول بررسی و تعیین میکنند