کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
length of branches پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
proper length
ویژهطول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طولی از هر جسم که در چارچوب همراه جسم اندازهگیری میشود
-
length 2
کشش 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در آواشناسی، طولانی کردن زمان تولید آوا که در برخی زبانها ارزش واجی دارد
-
length bias
سوگیری مدت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نوعی خطای منظم در غربالگری در نتیجۀ انتخاب تعداد نامتناسبی از بیماران با مدت طولانیتر سیر بیماری در گروههای مطالعاتی
-
length 1
طول 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] یکی از هفت کمیت اصلی فیزیک که یکای آن در دستگاه SI متر است متـ . درازا
-
floodable length
طول آبگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بیشینۀ مساحتی در طول شناور که در هنگام آبگرفتگی، بهشرط آنکه خط لبه در آب فرو نرود، میتواند با آب پر شود بیآنکه شناور غرق شود
-
concluded length
طول بستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] طول پهلویی که اندازهگیری نمیشود، ولی برای اینکه شبکه تماماً متشکل از مثلث باشد، در شبکۀ سهپهلوبندی که در ابتدا شامل یک شکل غیرمثلثی بوده است، گنجانده میشود
-
Planck length
طول پلانک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طولی که در آن ازلحاظ نظری افتوخیزهای کوانتومی حائز اهمیت میشوند
-
crown length
طول تاج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فاصلۀ عمودی نوک تاج تا پایینترین شاخۀ زنده، بدون احتساب شاخههای هرز
-
absorption length
طول جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مسافتی که در فرایند جذب در طی آن شدت تابش به e/و1 شدت فرودی کاهش یابد
-
meander length
طول رودپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فاصلۀ میان دو بخش متناظر و متوالی در یک رودپیچ
-
weaving length
طول ضربدری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] طول قسمتی از مسیر که حرکت ضربدری در آن انجام میشود
-
Fried length
طول فرید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ← طول همدوسی
-
circuit length
طول مدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] طول مسیری که جریان در تونل مداربسته طی میکند
-
field length
طول میدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافت لازم برای نشستوبرخاست و شتاب ـ ایست و برخاست نافرجام هواگَرد و دیگر موارد مندرج در کتابچۀ راهنمای پرواز
-
length contraction
انقباض طول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کم شدن طول جسم در جهت حرکت نسبت به چارچوبی که جسم در آن با سرعت نزدیک به سرعت نور در حرکت است