کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
left over پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
left arrow key, left arrow
کلید چپبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما به اندازۀ یک نویسه به سمت چپ میشود متـ . چپبَر
-
left-handed structure, left-handed
ساختار چپگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ساختار بلوری که ساختار راستگرد آن مانند تصویر آینهای آن است
-
left derivative
مشتق چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مشتق تابع یکمتغیرۀ حقیقی در نقطۀ مفروض وقتی متغیر مستقل از چپ به آن نقطه میل کند
-
left identity
همانی چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عضوی مانند e از یک مجموعه با عمل دوتایی 0 که به ازای هر عضو a از آن مجموعه e0a=a
-
left ideal
آرمانۀ چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
left-aligned
چپتراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] متنی که از سمت چپ تراز شده باشد
-
left defender
دفاع چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که در سمت چپ زمین وظیفۀ دفاع کردن را بر عهده دارد متـ . مدافع چپ
-
left half
بازیکن میانی چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکن میانیای که بیشتر در سمت چپ زمین بازی میکند متـ . میانی چپ
-
left-hand curve
قوس چپگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] قوسی که گردش آن به سمت چپ است
-
left-hand rule
قاعدۀ دست چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قاعدهای در الکترومغناطیس که به موجب آن اگر انگشتان میانی و نشانه و شصت دست چپ در وضعیت متعامد باشند، بهترتیب جهت جریان الکتریکی و میدان مغناطیسی و نیروی وارد به سیم حامل جریان را نشان میدهند
-
left-hand pizzicato
زخمهای دست چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای زخمهای که با یکی از انگشتان دست چپ نواخته میشود
-
left-hand propeller
پروانۀ چپگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که طراحی آن طوری است که برای حرکت شناور بهسمت جلو بهسمت چپ میگردد
-
angle-to-left traverse
پیمایش چپگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پیمایشی که در آن تمام زاویهها پس از توجیه زاویهیاب ازطریق دیدِ عقب نسبت به ایستگاه قبلی در خلاف جهت عقربههای ساعت اندازهگیری میشود
-
exclusive left turn lane
خط ویژۀ گردشبهچپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی ویژه برای جداسازی حرکت گردشبهچپ از مستقیم
-
left-hand turnout
دوراهۀ چپگرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی دوراهۀ کناری که در آن قوس هادی، در امتداد نقطۀ سوزن به تکۀ مرکزی، به سمت چپ متمایل میشود