کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lay-up پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
lay
اُفتگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] موضعی بر سطح زمین که برای فروافتان درخت قطعشده در نظر گرفته میشود
-
lay-by
پهلوگاه اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مکانی بهصورت تورفتگی در کنار بزرگراه و آزادراه برای توقف اضطراری خودروها
-
lay analyst
روانکاو غیرپزشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد آموزشدیدهای که در حوزۀ روانکاوی غیرپزشکی فعالیت میکند و پزشک نیست
-
lay analysis
روانکاوی غیرپزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان روانکاوانهای که فرد غیرپزشکی انجام میدهد که در حوزۀ نظری و عملیِ روانکاوی آموزش دیده است
-
up-converter, up-translator
فراگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که بسامدی را به بسامد بالاتر تبدیل میکند
-
track-laying machine
ماشین ریلگذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] جرثقیل دروازهای ریلی برای نصب ریلبست در خطوط جدید
-
uplighting/ up lighting / up-lighting
نورپردازی بالاتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] تنظیم چراغها بهنحویکه نورشان به بالاتر از خط افق بتابد متـ . بالاتابی
-
up arrow key, up arrow
کلید بالابَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که فشار دادن آن باعث حرکت مکاننما، معمولاً به اندازۀ یک سطر، به سمت بالا میشود متـ . بالابَر 2
-
follow-up mode, follow-up
حالت پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از سامانۀ سکان که در آن سامانه دستورهای دورافزار سکان را اجرا میکند و اگر سکان به وسط یا هر وضعیت دیگری برگردد، تیغۀ سکان فوراً از فرمان دادهشده پیروی میکند و به وضعیت جدید میرسد اختـ . پیرو FU
-
green up
نورویش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] رویش مجدد گیاه پس از سرمای زمستان یا پس از بروز تنشهای زنده و غیرزنده
-
match up
یارگیری برابر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تعیین بازیکنی با ویژگیهای مشابه و همسنگ بازیکن تیم حریف برای مقابلۀ پایاپای با یکدیگر
-
freeze-up
یخپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تشکیل فصلی پوشش یخ پیوسته بر روی منابع آبی کرۀ زمین
-
up quark
کوارک بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ذرهای بنیادی با بار الکتریکی eو2/3+ و مؤلفه ایزوسپین 1/2 و اسپین 1/2 و عدد باریونی 1/3
-
up-bow
کمانهکشی چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] در نواختن سازهای زهیِ کمانهای، حرکت کمانه از نوک به سمت پاشنه
-
pull up
فراخیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اوجگیری کوتاه و ناگهانی از حالت پرواز تراز که در هنگام انجام آن سرعت هواگَرد با افزایش ارتفاع کاهش مییابد