کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
law of diminishing returns پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
information law
قوانین اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] قوانین و مقررات دولتی ناظر بر اطلاعات و اطلاعرسانی
-
navigation laws
قوانین دریانوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قوانینی که برای سامانمندی یا محدودسازی یا ترغیب و تشویق کشتیرانی و تجارت دریایی تدوین شده است
-
sound law
قانون آوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در زبانشناسی تاریخی و مکتب نودستوریان، هر تغییر واجی یا آوایی استثناناپذیر
-
Omori’s law
قانون اُموری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] قانونی تجربی که کاهش شمار پسلرزهها در واحد زمان را بهصورت رابطهای توانی نشان میدهد
-
conservation law
قانون پایستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قانونی که به موجب آن کمیتی فیزیکی در جریان تبدیل یا برهمکنش در سامانۀ بسته ثابت میماند
-
tension law
قانون تنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اصلی که به موجب آن هرگونه تغییر یا انحراف در سطح بهینۀ شرایط بیرونی یک اندامگان، مانند دما و فشارِ هوا، به ایجاد تنش منجر میشود
-
twin law
قانون دوقلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] رابطهای دوقلویی در یک کانی خاص یا گروهی از کانیها که محور دوقلویی یا مرکز دوقلویی یا صفحۀ دوقلویی را مشخص میکند [فیزیک] گزارهای که بیانگر ارتباط بین دو یا چند جزءِ سازندۀ بلور دوقلوست
-
refraction law
قانون شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← قانون اِسنل
-
Gauss' law
قانون گاوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قانونی که بنا بر آن شار میدان الکتریکی گذرنده از هر سطح بسته با بار خالص درون آن سطح متناسب است
-
complementation law
قانون مکملگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قانونی به این مضمون که احتمال رخ دادن یک پیشامد برابر است با یک منهای احتمال رخ ندادن آن پیشامد
-
food law
قانون مواد غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] قانونی ناظر بر فرایندهای تولید و نگهداری و انتقال غذا برای ایجاد و حفظ امنیت غذایی
-
Kepler laws
قانونهای کپلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سه قانونی که حرکت سیارات را به دور خورشید توصیف میکنند
-
martial law
حکومتنظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اعمال حاکمیت نظامیان بهطور موقت بر تمام یا بخشی از کشور در پی اعلام وضعیت اضطراری
-
spectroscopic displacement law, Sommerfield-Kossel displacement law
قانون جابهجایی طیفشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قاعدهای که برحسب آن طیف خنثی یا نایونیده با طیف اتم یکباریونیدهای که عدد اتمی آن یک واحد بیشتر باشد مشابه است
-
absorption law, absorption rule, absorptive law
قانون جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] قانون برابری مجموعۀ A و اجتماع آن با اشتراک مجموعۀ A و مجموعهای دلخواه یا اشتراک آن با اجتماع مجموعۀ A و مجموعهای دلخواه