کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
interruptively پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
interrupt
وقفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رویدادی که باعث میشود تا یک برنامۀ درحالاجرا بهطور موقت به حالت تعلیق درآید
-
timer interrupt
وقفۀ زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] وقفۀ حاصل از ساعت درونی رایانه
-
interrupt handling
وقفهگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل پردازش وقفهها در سامانۀ عامل
-
interrupted flow
جریان ناپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جریان عبوری که به علت وجود چراغ راهنمایی یا تابلوهای ایست و رعایت حقّ تقدّم بهصورت دورهای قطع میشود
-
interrupted quenching
سردایش گسسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن قطعه را درحالیکه هنوز دمایی بالاتر از دمای محیط سردایش دارد، از آن خارج میکنند و در سامانۀ سردایش دیگری با سرعت سرمادهی متفاوت قرار میدهند
-
interrupted pour
دوپوستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] درز قابلِرؤیتی در محل اتصال دو سطح افقی قطعۀ ریختگی که ممکن است کامل یا در قسمتی به هم جوش خورده باشد
-
interrupt request
درخواست وقفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نشانک/ سیگنالی که برنامۀ جاری را قطع و برنامۀ ضروریتری را به کار میاندازد
-
interrupted aging
پیرش گسسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پیرش آلیاژ در دو یا چند عملیات حرارتی بهطوریکه در پایان هر عملیات ماده تا دمای محیط سرد میشود
-
non-interrupted flow
جریان پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جریان عبوری که در حالت عادی قطع نمیشود
-
interrupt handling routine
روال وقفهگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی از نرمافزار سامانۀ عامل که عمل وقفهگردانی را انجام میدهد
-
interrupted cadence, abrupt cadence, broken cadence, deceptive cadence, evaded cadence, irregular cadence, surprise cadence
فرود فریبنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرودی که اغلب از پیوند آکورد درجۀ پنجم با هر آکورد دیگری غیر از آکورد بنمایه، غالباً آکورد درجۀ ششم، حاصل میشود