کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
internal resistance پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
internal-internal trip
سفر درون ـ درون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که هر دو سر آن، یعنی مبدأ یا مقصد، در داخل محدودۀ مشخص باشد متـ . سفر دوسردرون
-
international seabed, international seabed area
بستر آبهای بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] محدودهای از بستر دریا که فراتر از قلمروِ دریای ملی است
-
internal tourism
گردشگری درونمرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] از انواع گردشگری، شامل مجموع مسافرتهای داخلی و ورودی
-
international regimes
نظامهای بینالملل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامهایی مبتنی بر مجموعهای از قوانین و هنجارها و رویههای تصمیمگیری که رفتار دولتها یا دیگر کنشگران بینالمللی را در موضوعی خاص هماهنگ میکند
-
internal travel
مسافرت درونمرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کل مسافرتهای داخلی و ورودی یک کشور
-
internal lexicon
واژگان درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← واژگان ذهنی
-
international bibliography
کتابنگاشت بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] کتابنگاشتی که مشخصات کتابهای کشورها و زبانهای مختلف در آن گردآوری میشود
-
international airport
فرودگاه بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاهی که در آن پروازهای خارجی انجام میشود و دارای تسهیلات فرودگاهی نظیر گمرک و گذرنامه و نظایر آن است
-
internal hordeolum
گلمژۀ درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] گلمژهای که با تورم چرکی در لبۀ ملتحمهای پلک مشخص میشود
-
international tourism
گردشگری بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافرتی که ساکنان یک کشور به کشورهای دیگر انجام میدهند
-
internal waters
آبهای داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] آبهای پشت خط پایه که یک کشور بر آن حاکمیت کامل دارد
-
internal evaluation
ارزشیابی درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ارزشیابی یک برنامه به دست مجریان آن
-
internal shrinkage
تنجش داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی عیب حاصل از تنجش که سبب ایجاد حفرههایی بسته عموماً دارای سطوح خشن و اغلب با جدارۀ دندانهای و چروکیده میشود متـ . تنجش کور blind shrinkage
-
internal fixation
تثبیت داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] تثبیت ازطریق جااندازی باز و استفاده از پیچ و پلاک
-
internal ophthalmoplegia
چشمفلجی درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج عنبیه و جسم مژگانی