کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
interior پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
interior shot
نمای داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که در فضای داخلی فیلمبرداری شود
-
interior guard
پاسدار داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نگهبانی که در یک محدودۀ نظامی برای حفظ نظم و اجرای مقررات پلیس و نگهداری اموال کارکنان یگان فعالیت میکند
-
inner orientation, interior orientation
توجیه درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] بازیابی دقیق فاصلۀ کانونی و مختصات نقطۀ اصلی دوربین و مقادیر تابیدگیهای شعاعی و مماسی عدسی
-
internal angle, interior angle
زاویۀ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ بین اضلاع مجاور در درون یک شکل بسته
-
interior blind drainage
زهکشی درونکور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← زهکشی بسته
-
door inside handle, interior door handle
دستگیرۀ داخلی در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دستگیرهای در قسمت داخلی در برای باز کردن آن
-
جستوجو در متن
-
closed drainage
زهکشی بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی زهکشی سطحی که مانند زهکشی یک حوضۀ داخلی به سوی بخش مرکزی است و راهی به اقیانوس ندارد متـ . زهکشی درونی internal drainage پهنۀ زهکشی بسته closed-drainage area زهکشی کور blind drainage زهکشی درونکور interior blind drainage