کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
infrared frequency پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
infrared emission
گسیل فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابش موج الکترومغناطیسی با طولِموجهایی در گسترۀ 0/8 تا 1000 میکرومتر
-
infrared astronomy
نجوم فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] بخشی از علم نجوم که به مطالعۀ پرتوهای الکترومغناطیس در بازۀ طیفی فروسرخ میپردازد
-
infrared detector
آشکارساز فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری برای آشکارسازی امواج فروسرخ
-
infrared seeker
جستوجوگر فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سامانۀ جستوجوگری که سطوح پرحرارت هواپیما را هدفگیری میکند و به دنبال تابش فروسرخ حرکت میکند؛ از این توانمندی بیشتر در موشکهای هدایتشونده و دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی استفاده میشود
-
infrared telescope
تلسکوپ فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تلسکوپی که برای رصد امواج فروسرخ طراحی شده است
-
infrared observatory
رصدخانۀ فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نوعی رصدخانه که به جای نور مرئی، امواج فروسرخِ از 0/7 تا 100 میکرومتر (mm) را آشکار میکند
-
infrared spectroscopy
طیفشناسی فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] روشی برای مطالعۀ خواص ماده ازطریق مشاهدۀ برهمکنش آن با تابش فروسرخ
-
intermediate infrared radiation, mid-infrared radiation
تابش فروسرخ میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی تابش الکترومغناطیسی که طولِموج آن تقریباً در گسترۀ 2/5 تا 50 میکرومتر واقع است
-
forward-looking infrared
فروسرخ جلونگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حسگر فروسرخ هواپایه که برای جمعآوری اطلاعات و فراهم آوردن امکانات بهتر برای خلبان جهت پرواز در شب و در شرایط جوّی نامساعد مورد استفاده قرار میگیرد
-
infrared countermeasures, IRCM
پادکنش فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اقداماتی که برای مقابله با حسگرها و سلاحهای فروسرخ انجام شود
-
directional infrared countermeasures, DIRCM
پادکنش فروسرخ سمتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی پادکنش که در آن از اختلال فروسرخ سمتی پرقدرت استفاده میکنند
-
reactive infrared countermeasures
پادکنش فروسرخ واکنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی پادکنش فروسرخ که در آن اختلالگرهای فروسرخ فعال میشوند و در هنگام نزدیک شدن موشک فروسرخ، منور فریبدهنده پرتاب میشود
-
infrared imagery, IR imagery
تصویر فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویر حاصل از پویشگری که بخشی از طیف کاهَنربایی (electromagnetic) را ثبت میکند که بین انتهای سرخ طیف مرئی و تابش ریزموج قرار دارد
-
far infrared observatory
رصدخانۀ فروسرخ دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نوعی رصدخانۀ فروسرخ که در طیف فروسرخ دور به کار میرود
-
advanced threat infrared countermeasures, ATIRCM
سامانۀ پادکنش فروسرخ تهدید پیشرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی سامانۀ مانایی در هواگَردها که ازطریق آن اقداماتی مانند هشدار موشکی و اختلال فروسرخ و رهاسازی فریبگرهای یکبارمصرف را اجرا میکنند