کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
informer's privilege پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
information
اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آنچه به دگرگونی وضعیت در نظامهای طبیعی و ساختگی یا نشانهشناختی میانجامد متـ . اطلاع
-
informativeness
اطلاعدهندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] توانایی یک منبع در اطلاعدهی به کاربران برای افزایش رضایتمندی آنان
-
information format, information presentation
قالب اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] صورت و ظاهر اطلاعات که رسانه و شیوۀ ارائه را نیز در بر میگیرد
-
information goods, information product
کالای اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] محصولی که ارزش اصلی آن در بازار به دلیل اطلاعاتی است که در بر دارد
-
information source, information resource
منبع اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] هر سازمان یا شخص یا مدرکی که اطلاعات از آن اخذ میشود
-
incomplete information,private information
اطلاعات خاص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی در بازی که در آن بازیگران اقتصادی دربارۀ درستی و میزان اعتبار اطلاعاتشان تردید دارند درحالیکه بازیگرانی نیز هستند که به اطلاعات معتبر دسترسی دارند
-
user information, service information
اطلاعات سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اطلاعاتی از قبیل نرخ کرایه و برنامۀ زمانبندی و نقاط توقف برای استفاده مؤثر از حملونقل عمومی
-
information scent, information cue
سرنخ اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نشانههای بصری یا زبانشناختی که جستوجوگر را از ربط اطلاعات موردجستوجو آگاه میسازد
-
information overload, information flood
سرریز اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] وضعیتی که در آن، در زمینۀ یک موضوع، بیشازاندازه اطلاعات موجود است
-
information accuracy, accuracy of information
درستی اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] میزان صحت اطلاعات
-
pseudo-information, quasi-information
شبهاطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] در برخی نظریههای فلسفی، آنچه منطبق با واقعیت نباشد
-
information gap, information divide
شکاف اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] فاصلۀ میان میزان و نوع اطلاعات دردسترس جامعه با آنچه مورد نیاز آن است
-
information articulation, articulation of information
رساسازی اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] شیوۀ عرضۀ اطلاعات بهگونهایکه کاربر بتواند بهراحتی به آن دست یابد یا آن را درک کند
-
information visualisation/ information visualization
دیداریسازی اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] استفاده از توانمندیهای مفهومی و شناختی انسان برای درک بهتر اطلاعات پیچیده و انتزاعی بهکمک بازنمودهای نگاشتاری
-
information scientist, information specialist
عالِم اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] فردی که علم اطلاعات را میداند و میتواند نیازهای اطلاعاتی محققان و دانشمندان را برآورده سازد متـ . اطلاعرسان