کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
in-line skate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
on-line
برخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] وضعیت یا حالت وصل بودن به رایانۀ مرکزی
-
A-line
رگۀ آ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] رگهای با میانیاختۀ نرعقیم و بدون دگرههای بازگردان باروری که از آن در تولید بذر دورگه بهعنوان والد مادری استفاده میکنند
-
LINES, LINE
پراب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← عناصر هستهای پراکندۀ بلند
-
leased line, private line
خط استیجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خطی که شرکت مخابرات برای استفادۀ اختصاصی و تماموقت به مشتری اجاره میدهد
-
mammillary line, nipple line
خط پستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] خطی عمودی که از مرکز نوک پستان عبور میکند
-
border line, boundary line
خط مرزی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق، جغرافیای سیاسی] خطی در مرز میان دو کشور مستقل متـ . مرز1 border1, boundary1, frontier1
-
level lines, contour lines
خطهای تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تصویر مقطعهای یک رویه با صفحههایی موازی یک صفحۀ مفروض بر آن صفحه متـ . خمهای تراز level curves
-
cross-line, x-line
عمودبهخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] راستای عمود بر خطوط گیرنده در لرزهنگاری سهبعدی
-
apsidal line, line of apsides, apse line
خط اوج و حضیض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] خطی فرضی که از نقطۀ اوج و حضیض در مدار بیضوی جِرمی به دور جِرم دیگر میگذرد
-
line-plot survey, line transect
آماربرداری خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی روش نمونهبرداری که در آن از خطوط قطعهنمونههایی که در بازههای منظم در طول مسیرهای آماربرداری قرار گرفتهاند، استفاده میشود
-
margin line, margin of safety line
خط لبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خطی فرضی در امتداد طولی شناور برای محاسبات مربوط به طول آبگرفتگی شناور باتوجهبه بخشهای مختلف آن که معمولاً هفتونیم سانتیمتر پایینتر از سطح فوقانی دیوارۀ مامعرشه در نظر گرفته میشود
-
corange line/ co-range line
خط همگستره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] خطی حاصل از به هم پیوستن همۀ نقطههایی که گسترۀ کِشَند آنها با یکدیگر برابر است
-
line impedance, transmission-line impedance
رهبندی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی بین دو پایانۀ یک خط انتقال
-
fertility restorer line, restorer line
رگۀ بازگردان باروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] رگهای که ژنهای هستهای آن باروری را به رگههای نرعقیم میانیاختهای بازمیگرداند و با رگۀ آ برای تولید بذر دورگه تلاقی داده میشود متـ . رگۀ آر R-line
-
line admittance, transmission-line admittance
رهدهی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهدهی بین دو پایانۀ یک خط انتقال