کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
impacted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dental impaction, tooth impaction, impaction
نهفتگی دندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] وضعیتی که در آن دندانی براثر موانع فیزیکی نتواند بهصورت طبیعی بروید
-
angle of impact, impact angle
زاویۀ برخورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، فیزیک] [حملونقل درونشهری-جادهای] زاویۀ بین محور تقارن مانع طولی و مسیر حرکت خودرو در محل تصادف [فیزیک] زاویۀ تند پرتابه با افق، در هنگام برخورد آن با زمین
-
traffic impact analysis, impact analysis
عارضهسنجی تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مطالعۀ تأثیر کاربری زمین بر تردد اطراف
-
horizontal impaction
نهفتگی افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی نهفتگی دندان که در آن افقی بودن دندان مانع رویش آن شده است
-
distoangular impaction
نهفتگی دورینهگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی نهفتگی که در آن دندان نهفته بهصورت مایل و با شیبی در جهت دورینه قرار گرفته است
-
mesioangular impaction
نهفتگی نزدینهگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی نهفتگی دندان که در آن دندان نهفته بهصورت مایل و با شیبی در جهت نزدینه قرار گرفته است
-
cumulative impact
اثر انباشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پیامد زیستی و زیستمحیطی ناشی از تجمیع اثرات جزئی فعالیتهای مختلف در گذشته و حال و آیندۀ قابل پیشبینی
-
impact stress
تنش ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تنش وارد بر واحد سطح جسم براثر نیروی ضربه
-
impacted tooth
دندان نهفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] دندانی که به علت وجود مانعی فیزیکی نروییده است
-
impact metamorphism
دگرگونی برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دگرگونی سنگها یا کانیها براثر عبور یک موج ضربهای ناشی از برخورد یک شهابسنگ به سطح زمین
-
impacted fracture
شکستگی فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن قطعات شکستۀ استخوان در هم فرو رود
-
environmental impact
پیامد زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اثرات ناشی از برنامههای ساختوساز پردامنه و زهکشی باتلاقها و مانند آن بر محیط زیست
-
tourism impact
پیامد گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تأثیرات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و محیطی که توسعۀ گردشگری و گردشگر بر جامعه یا منطقه میگذارد
-
impact basin
حوضۀ برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دهانۀ برخوردی بزرگی که در آن چند حلقه کوه هممرکز وجود دارد
-
cross-impact matrix
ماتریس تأثیر متقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روشی در آیندهپژوهی برای برآورد مجموع تأثیرات گسترۀ روندها و رویدادها بر یکدیگر