کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ill-tempered پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
tempered
معتدل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کوکشده براساس نظامی غیر از نظام کوک خالص
-
temperate
میانهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ویژگی فردی که رفتاری میانهروانه در مصرف الکل دارد
-
temperance
میانهروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مهار رفتار خود با غلبه بر هیجانها و انگیزشها
-
tempering
دماآمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند بهتناوب ذوب و سرد کردن کرۀ کاکائو که باعث ایجاد بافتی مطلوب و یکدست در آن میشود
-
ill
بدحال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی کسی که وضعیت جسمی بد یا حالت روحی نامناسب دارد متـ . بیمار
-
well-tempered
معتدل کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کوکشده براساس نظامی مناسب برای 24 مایۀ موسیقی غربی
-
temperance hotel
مهمانخانۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمانخانهای که در آن مشروبات الکلی ارائه نمیشود متـ . هتل خشک
-
tempered distribution
توزیع ملایم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
temperance movement
جنبش میانهروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] جنبشی اجتماعی که بر تعدیل و محدودسازی مصرف الکل از سویی و واداشتن دولت به وضع قوانین ضد مصرف الکل از سویی دیگر تأکید دارد
-
temperate forest
جنگل معتدله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که در مناطق معتدلۀ جهان میروید و شامل جنگلهای سوزنیبرگ یا پهنبرگ یا آمیزهای از آنهاست
-
temper meter
دماآماسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که منحنی تغییرات دمایی شکلات را در حین فرایند دماآمایی ترسیم میکند
-
microwave tempering
دماآمایی ریزموجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] افزایش دمای گوشت منجمد با استفاده از ریزموج
-
illness 1
بدحالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بدتر شدن حالتها و کارکردهای جسمی و اجتماعی و عاطفی و ذهنی فرد در مقایسه با وضعیت قبلی او
-
temperate-westerlies index
نمایۀ غربوزان معتدله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] معیاری از قدرت باد سطحی غربی در عرضهای 35 تا 55 درجۀ شمالی
-
temper bead technique
فن بازپخت مهرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] روشی که در آن جوش لایۀ رویی موجب پخت مجدد و اصلاح خواص متالورژیکی لایۀ زیرین میشود