کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hydrogen پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
hydrogenation
هیدروژندار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] افزودن هیدروژن به مولکولهای اشباعنشده برای تبدیل آنها به مولکولهای دیگر
-
hydrogen electrode, hydrogen half cell
الکترود هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی نیمپیل که در آن نمونۀ صفحۀ پلاتینی در محلول یک مولار یونهای هیدروژن غوطهور است و گاز هیدروژن با فشار یک اتمسفر بر آن دمیده میشود
-
hydrogen burning
هیدروژنسوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از واکنشهای گداخت هستهای که در طی آن هیدروژن به هلیم تبدیل میشود
-
nascent hydrogen
هیدروژن نوزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] شکلی واکنشپذیر از هیدروژن که در مخلوط واکنش بهصورت درجا تولید میشود
-
hydrogen disintegration
فروپاشی هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ایجاد ترکهای عمیق داخلی در فلز براثر نفوذ هیدروژن که موجب از هم پاشیدن فلز میشود
-
hydrogen scale
مقیاس هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] الکترود هیدروژن برگشتپذیر که پتانسیل صفر بهصورت قراردادی به آن نسبت داده میشود
-
hydrogen damage
آسیب هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] هرگونه آسیب مکانیکی وارد بر فلز براثر حضور یا برهمکنش هیدروژن
-
hydrogen blistering
تاولزدگی هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل برآمدگیهای تاولشکل بر سطح فلز نرم به دلیل نفوذ هیدروژن در فلز در هنگام تمیزکاری یا آبکاری یا خوردگی
-
hydrogen bomb
بمب هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی که از یک بمب اتمی و مجموعهای از عناصر سبک تشکیل شده است و در آن از شکافت عناصر سبک بهعنوان منبع انرژی استفاده میشود
-
hydrogen embrittlement
تُردش هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تُردش یک فلز یا آلیاژ براثر جذب اتم هیدروژن در عملیاتی که در آن فلز با آب واکنش میدهد
-
hydrogen overvoltage
بیشولتاژ هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] بیشولتاژی که معمولاً با آزاد شدن هیدروژن همراه است
-
hydrogen disease
بیماری هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی شکست ناشی از اکسایش داخلی در امتداد مرزدانهها در مس حاوی مساکسید یکظرفیتی که به دلیل تمایل آن به انحلال با اکسیژن، در هنگام حرارت دیدن در هوا و درنتیجه تشکیل بخار حاصل از گرم کردن فلز در معرض هیدروژن رخ میدهد
-
hydrogen bond
پیوند هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی برهمکنش ایستابرقی/ الکترواستاتیکی میان مولکولهایی که در آن، اتم هیدروژن به اتم الکترونکشان متصل شده است
-
hydrogen attack
حملۀ هیدروژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل متان یا گازهای حاصل از واکنش هیدروژن با اکسیدها یا کاربیدهای احیاشدۀ داخل آلیاژ در دمای بالا که به ساختار آلیاژ آسیب میرساند
-
hydrogen line
خط هیدروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← خط بیستویک سانتیمتر