کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hull پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
hull
دانپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] پوستۀ بیرونی دانه
-
واژههای مشابه
-
convex hull
غلاف کوژ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای زیرمجموعۀ در یک فضای بُرداری، اشتراک همۀ مجموعههای کوژ شامل متـ . غلاف محدب
-
hull loss
هواگَرد اسقاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که در حین پرواز بهحدی آسیب دیده باشد که ازنظر اقتصادی تعمیر آن مقرونبهصرفه نباشد
-
hull paint
پوشرنگ بدنۀ کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] رنگی که بر روی بدنۀ کشتی، بهویژه بخش زیرین خط آبخور کشتی، زده میشود
-
holomorphically convex hull
غلاف تمامریختکوژ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . غلاف تمامریختمحدب
-
polynominally convex hull
غلاف چندجملهایکوژ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . غلاف چندجملهایمحدب
-
hull loss accident
سانحۀ اسقاطگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سانحهای که در پی آن هواگَرد اسقاطی به شمار آید
-
bareboat charter, demise charter, bare-hull charter, bare-pole charter
اجارۀ صرفاً کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی اجارۀ زمانی که در آن اجارهکننده کشتی را بدون خدمه و ملزومات اجاره میکند و بسیاری از اختیارات مالک کشتی را دارد