کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hot-rock penstemon پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
mother rock, parent rock
سنگ مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که رسوبات یا سنگهای دیگر از آن حاصل شده است
-
fresh rock, unweathered rock
سنگ هوانزده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که در معرض هوازدگی سطحی قرار نگرفته باشد
-
hot dipping
غوطهورسازی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی یک ماده با غوطهور ساختن آن در یک حمام فلز مذاب مانند روی یا قلع
-
hot pass
گذر گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] دومین گذر جوش که بر روی ریشۀ گرم انجام میشود
-
hot boning
استخوانزدایی گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن استخوان از لاشهای که پس از ذبح در دمای 16 درجۀ سلسیوس دماآمایی شده است
-
hot logging
بینهبَری سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انتقال بینه به کارخانه بلافاصله پس از قطع
-
hot cracking
تَرَکخوردگی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ترکخوردگی جوشمان در مرز دانههای فلز جوش براثر جدانشینی اجزای دارای نقطۀ ذوب پایین
-
hot wind
تَشباد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اصطلاحی عمومی برای بادهای بسیار گرم با نم نسبی کم
-
hot corrosion
خوردگی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی فلز در نتیجۀ تأثیر مشترک اکسایش و واکنش با ترکیبات گوگردی یا سایر آلودگیها، از قبیل کلریدها، که باعث ایجاد نمک مذاب بر روی سطح فلز میشود
-
hot box
داغی سرمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] اصطلاحی عامیانه برای سرمحوری (bearing) که بیشازحد گرم شده باشد
-
hot smoking
دودی کردن گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قرار دادن مادۀ غذایی در تماس مستقیم یا در نزدیکی شعلۀ تولیدکنندۀ دود متـ . دود دادن گرم
-
hot start
راهاندازی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی راهاندازی که در آن پس از روشن کردن موتور توربینی، دمای داخلی آن بهحدی بالا میرود که به موتور آسیب جدی وارد میشود و بازرسی فنی آن الزامی است
-
hot stripping
روتسازی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] برداشتن و زدودن لایۀ رنگ با فرایندی شیمیایی که معمولاً در آن از محلول قلیایی داغ استفاده میشود
-
hot deck
انباشته زودحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انباشتهای که بلافاصله پس از تخلیه بارگیری میشود
-
melanocratic rock, dark-coloured rock
سنگ تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که شاخص رنگی آن بین 65 تا 95 درصد است