کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
gun smoke پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
gun salute, 21-gun salute, 21 guns, twenty-one guns
توپ سلام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گلوله یا گلولههای توپ، عموماً از نوع مشقی، که در مراسم رسمی برای ادای احترام شلیک میشود
-
distress gun
منورانداز اضطرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای که از آن برای پرتاب منور چتری استفاده میکنند
-
field gun
توپ صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی توپ که قادر است در هر زمین صعبالعبوری بهآسانی حرکت کند
-
speed gun
سرعتیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، علوم نظامی] وسیلهای به شکل دوربین فیلمبرداری یا تپانچه که به صدای موتور و خروجی اگزوز حساس است و با نشانه گرفتن آن به سمت وسیلۀ نقلیه میتوان سرعت آن را تعیین کرد
-
thermal gun
سلاح گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سلاحی که انرژی گرمایی زیادی را به سمت هدف میفرستد
-
cloud gun
تفنگ اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری زمینپایه یا هوابُرد که تیغۀ شیشهای دودهاندودی را در یکلحظه در معرض جریان هوای اَبری قرار میدهد
-
gene gun
تفنگ ژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] افزارهای که ژن را با روش زیستباران به داخل یاختۀ زنده میفرستد
-
marking gun
تفنگ نشانهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تفنگی که عمل نشانهگذاری را انجام میدهد
-
air gun
تفنگ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وسیلهای برای تخلیۀ هوای بسیار فشرده به درون آب
-
spray gun, spraying pistol, chopper gun
تفنگ افشانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] وسیلهای که با هوا یا سیالی فشرده کار میکند و پوشرنگ را از روزنهای به بیرون میراند
-
soldering gun, soldering iron
هُویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] قسمت اصلی وسیلهای دستی یا برقی که پس از گرم شدن، با آن آلیاژ لحیم را در محل اتصال ذوب میکنند
-
shot-gun survey
بررسی شمّی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] استفاده از آگاهیهای حدسی در بررسی مستقیم نواحی یا نقاط نمونهبرداری که ممکن است به نتیجۀ مطلوب برسد
-
gun-target line, GTL
خط قبضه ـ هدف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خطی فرضی و مستقیم از توپ تا هدف
-
tunnel vision, gun-barrel vision
دید لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] دیدی که در آن میدان دید بسیار محدود است
-
biolistics, particle gun technique, particle acceleration technique
زیستباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی روش انتقال ژن که در آن ذرات تنگستن یا طلای پوشیده با دِنا به سمت یاختهها یا بافتها یا اندامهای هدف پرتاب میشود متـ . ذرهباران particle bombardment, microprojectile bombardment