کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
glide-bomb پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
glide
غلت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی همخوانی که در تولید آن مجرای گفتار تنگ میشود، ولی به انسداد یا سایش نمیانجامد
-
bomb
بمب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جنگافزاری حاوی یک مادۀ منفجرۀ شیمیایی یا میکربی یا هستهای که معمولاً با هواگرد پرتاب میشود
-
loft bombing, toss bombing
بمباران کمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی بمباران که در آن هواپیمای حامل بمب در ارتفاع پایین به هدف نزدیک میشود و در هنگام بالا رفتن، بمبهای خود را در نقطهای ازپیشتعیینشده بر روی هدف میریزد
-
bombing run
گام بمباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از عملیات پروازی شامل شروع عملیات و یافتن هدف و رسیدن به نقطۀ رهاسازی بمب
-
bomb bay
مقرّ بمب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محل استقرار بمب در هواگَرد
-
bombing angle
زاویۀ رهاسازی بمب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] زاویۀ میان خط عمود بر هواگَرد و خط فرضی میان هواگَرد و محل اصابت بمب
-
fire bomb
بمب آتشزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی پرشده با مخلوطی از بنزین ژلاتینیشده و مجهز به یک چاشنی
-
volcanic bomb
بمب آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای نیمهجامد از گدازه که از آتشفشان به بیرون پرتاب و در میانۀ مسیر جامد میشود
-
atomic bomb
بمب اتمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← بمب شکافتی
-
pattern bombing
بمباران الگومند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فروریختن یکنواخت بمب براساس الگویی خاص بهمنظور حملۀ نظاممند به منطقۀ هدف
-
carpet bombing
بمباران منطقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فروریختن پیدرپی تعداد زیادی بمب در یک منطقه با محدوده مشخص، بهطوریکه به تمام قسمتها صدمه وارد شود
-
notice bomb
بمب اعلامیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی حاوی اوراق تبلیغاتی که از هواگَرد پرتاب میشود
-
electromagnetic bomb
بمب الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی که تأثیرات مخربی بر فرستندهها و گیرندههای با بسامد پایین دارد
-
scatter bomb
بمب پاشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی با ظرفی سبک که با مادۀ آتشزا و یک خرجِ متلاشیکننده پر میشود و هنگامی که با چیزی برخورد میکند منفجر میشود؛ انفجار خرج تلاش ظرف بمب را منفجر و مواد آتشزا را در منطقهای وسیع پراکنده میکند
-
para bomb
بمب چتردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی با تجهیزات ویژه و چتری که پس از پرتاب از هواگرد بهطور خودکار باز میشود