کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
glass-cutter پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
glass flakes, flake glass
پَرَک شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] نوعی پُرکنندۀ تقویتی که با دَمش شیشۀ مذابِ نوعِ ای (E) و تبدیل آن به لولههای نازک یا حبابهای شیشهای و سپس خرد کردن لولهها به تکههای کوچک تولید میشود
-
cutter 3
نورشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] وسیلهای صفحهمانند که برای تقسیم پرتوِ نور، جلوی نورافکن قرار میدهند
-
cutter 1
برشافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ابزار برش فیلم یا نوار صدا که با آن میتوان طول دلخواهی از فیلم یا نوار را از حلقه جدا کرد
-
cutter 2
دستگاه برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] ماشین یا ابزار یا دستگاهی که برای بریدن یا برش دادن به کار میرود متـ . تیغه 2
-
Cutter number
شمارۀ کاتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← نشانۀ پدیدآور کاتر
-
ballotini, glass beads, glass balls, glass ballotini, balls of glass
گویچه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] هریک از کرههای شیشهای شفاف بسیار کوچک در اندازههای مختلف که در پوشرنگها برای بازتابش نور، در لاستیکها برای پخت و در پلاستیکها برای جلوگیری از جمعشدگی به کار میرود متـ . گویچۀ شیشهای
-
glass enamel
مینای شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] مخلوط اکسیدها یا نمکهای فلزی رنگی با مواد گدازآور دارای نقطۀ ذوب پایین برای تزئین یا برچسب زدن سطوح شیشهای
-
glass furnace
کورۀ شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] کورهای، معمولاً از نوع کورههای بازتابی، که در آن شیشه ذوب میشود
-
glass transition
گذار شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] تبدیل ناگهانی و برگشتپذیر یک بسپار بیشکل از وضعیت شیشهای به وضعیت قابلانعطاف، هنگامی که در محدودۀ دمایی خاص قرار گیرد
-
glass chimes
جَرَنگۀ شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعهای از خودصداهای دارای کوک، از جنس شیشه
-
glass annealing
تابکاری شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] فرایند گرمایش و سرمایش، بهویژه سرمایش، ظروف شیشهای تحت برنامهای مشخص برای کاهش تنشهای حرارتی و شکنندگی جسم
-
volcanic glass
شیشۀ آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شیشۀ طبیعی حاصل از سرد شدن سریع گدازههای مذاب
-
pressed glass
شیشۀ پِرِسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شیشهای که در حالت خمیری آن را تحت فشار در یک قالب شکل میدهند متـ . شیشۀ فشرده
-
sheet glass
شیشۀ جام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی شیشۀ مسطح شفاف که با کشیدن یا دمیدن ساخته میشود
-
sodalime glass
شیشۀ سُدآهکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] شیشهای سیلیکاتی که در آن ترکیبات سدیم و آهک به کار رفته باشد