کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
galvanic cell پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
galvanic cell
پیل گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پیل برقکافتی که با واکنش شیمیایی انرژی الکتریکی تولید میکند
-
واژههای مشابه
-
galvanized
رویاندود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] ویژگی فلزی، معمولاً آهن، که با غوطهوری در حمام مذاب، با فلز روی پوشش داده شده باشد
-
galvanizing
رویاندودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] ایجاد پوشش فلز روی بر فلزی دیگر، معمولاً آهن، با غوطهوری آنها در حمام مذاب
-
galvanic series
فهرست گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] فهرستی از فلزات و آلیاژها براساس پتانسیل خوردگی نسبی آنها در یک محیط معین
-
galvanized iron
آهن سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ورقۀ آهن رویاندودشده
-
galvanic anode
آند گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] فلزی که بهدلیل موقعیت نسبیاش در فهرست گالوانی در هنگام اتصال به فلزات نجیبتر در برقکاف از بین میرود ولی موجب حفاظت کاتدی آنها میشود
-
galvanic couple
جفت گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] زوجی رسانا و نامشابه که در یک برقکاف با هم تماس الکتریکی دارند
-
galvanic pain
درد گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، علوم پایۀ پزشکی] دردی در بافتهای دهان که ناشی از ایجاد پیل گالوانی در میان آلیاژهای نامشابه پرکنندۀ دندان است
-
cold galvanizing
رویاندودی سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی آهن با ذرات معلق روی در یک محلول آلی بهطوریکه پس از تبخیر حلاّل پوششِ روی باقی میماند
-
fully galvanized body
بدنۀ رویاندود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بدنهای که بهجز بخشهای آلومینیمی و پلاستیکی آن، از فولاد رویاندود ساخته شده است
-
galvanic protection, sacrificial protection
حفاظت دوفلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] کاهش یا به حداقل رسیدن خوردگی یک فلز با اعمال جریان به آن از محلول به روش اتصال فلز به قطب منفی منبع جریان
-
bimetallic corrosion, galvanic corrosion, displacement corrosion
خوردگی دوفلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی یک فلز به دلیل اتصال الکتریکی آن با یک فلز نجیبتر، در یک برقکاف