کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
frame up پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
framing
قاببندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، مهندسی عمران] [سینما و تلویزیون] گزینش مناسبترین قاب تصویر با تنظیم زاویۀ عدسی و دوربین [مهندسی عمران] نصب قاب دور یک بازشو (opening) یا قسمتی از سازه
-
A-frame
چوببَست زانویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دو تیرک چوبی یا فلزی که رأس آنها به هم متصل شده و در میانۀ آنها تیرکی موازی با زمین به بدنۀ دو تیرک اصلی وصل شده و به شکل حرف A درآمده است
-
frame line, frame bar
خط قاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] خط واسط بین قابهای تصویر روی نوار فیلم
-
freeze frame 2, fixed frame, stop frame
قاب ایستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نما یا تصویر ثابت و بیحرکت که با چاپ مکررِ قاب تصویری مشخص به دست میآید
-
container end frame, end frame
چارچوب انتهایی بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از سازههای بارگُنج که عمود بر محور طولی دو سر آن است
-
frame 1
قاب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] سازهای اسکلتی که تمام اتصالات آن صُلب در نظر گرفته شود
-
truck frame
قاب بوژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سازۀ یکتکۀ فولادی که اسکلت بوژی به شمار میرود و اجزای بوژی به آن متصل میشود
-
propeller frame
قاب پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چارچوبی که دربرگیرندۀ جایگاه سکان و طاقی پروانه و جایگاه پروانه و پاشنۀ چرخشی سکان (sole piece) است
-
frame 2
قاب تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] 1. تکتصویرهای روی نوار فیلم 2. حد و مرز هر تصویر متـ . قاب 2
-
rudder frame
قاب سکان 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چارچوبی که صفحات تشکیلدهندۀ تیغۀ سکان به آن متصل است
-
stern frame
قاب سکان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در شناورهای قدیمی، قابی که دربرگیرندۀ جایگاه سکان بوده است
-
frame 3
قابک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] دستهای از بیتها و بایتها که برای انتقال در قالبی مشخص جمع شوند
-
MAC frame
قابک واد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← قابک واپایش دسترسی رسانه
-
braced frame
قاب مهاربندیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] قابی که پایداری جانبی آن با مهاربندهای مناسب تأمین شود
-
framing effect
اثر چارچوببندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] دستیابی به نتایج مختلف از اطلاعات یکسان بر مبنای چگونگی عرضۀ آنها