کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fossil پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
guide fossil
فسیل راهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فسیلی که در تعیین سن طبقهای که در آن یافت میشود، اهمیت دارد
-
fossil ice
یخ فسیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] زمینیخِ مناطق همیشهیخبندان یا مناطقی که دمای امروزی آنها برای تشکیل آن مناسب نیست و در گذشتۀ زمینشناختی تشکیل شده است
-
type fossil
گونۀ یادآر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوع خاصی از دستساخته که یادآور دوره یا فرهنگ معینی است
-
fossil fuel
سوخت فسیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] هیدروکربنها یا سنگهای کربنداری که میتوان از آنها بهعنوان سوخت استفاده کرد
-
trace fossil
رَدفسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رد یا اثر بهجامانده از جانوران در رسوبات قدیمی مانند ماسهسنگ یا شیل یا سنگآهک متـ . ایزفسیل ichnofossil
-
index fossil 1
فسیل شاخص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فسیلی که سن چینههایی را که در آن یافت میشود، مشخص میکند
-
relict karst, fossil karst
کارست بازمانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کارستی قدیمی که پس از تشکیل هیچگاه با رسوب پوشیده نشده است
-
index fossil 2
یافتۀ شاخص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] یافتهای که نشان میدهد لایههای دارای هموندگانهای مشابه، تاریخی یکسان دارند