کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
follow up پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
following limb
لبۀ دنبالهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بخشی از لبۀ قرص جِرم سماوی در سمت مخالف حرکت آن در آسمان
-
follow shot
نمای تعقیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمای حاصل از تعقیب موضوعی متحرک با دوربین
-
follow focus
وضوح تعقیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] تغییر پیوستۀ وضوح تصویر به دلیل جابهجایی موضوع و/ یا دوربین
-
follow through
پیرفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] حفظ موقعیت دست خم لحظهای پس از رهش، برای بالا بردن میزان دقت
-
terrain-following system
سامانۀ عارضهپای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سامانهای که نشانکهای صعود و فرود را به خلبان یا سامانۀ خلبان خودکار هواگَرد نشان میدهد تا ارتفاع مناسب در طول پرواز حفظ شود
-
radar flight-following
تعقیب راداری پرواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] دیدبانی و مشاهدۀ فرایند پرواز هواگرد رادارشناخته بر روی رادار سامانۀ ناوبری
-
spotlight, follow spotlight
خالنور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نور شدید و متمرکزی که بهطور موضعی برای جلب توجه بیننده قسمتی از صحنه را روشن میکند
-
tailwind, following wind
باد موافق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی در جهت حرکت جسم متحرک نسبت به زمین