کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flying robin پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
flying testbed
آزمایشگر پروازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که انواع سامانهها و تجهیزات برای آزمایش روی آن نصب شود متـ . آزمایشگر
-
flying wing
بالدیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواپیمایی که بخش اعظم پیکر آن بال است
-
fly-drive holiday, fly-drive package
گردشگری هوازمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از رسیدن به فرودگاه مقصد، برای بازدید از اماکن دیدنی از خودروی استفاده میکند که از قبل کرایه کرده است
-
fly-cruise holiday
گردشگری هوادریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از پرواز به مناطق ساحلی، برای بازدید از جزایر و جاذبههای دریایی از کشتی استفاده میکند
-
fly-rail holiday
گردشگری هواریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از پرواز به نقطهای دوردست، با قطار و با برنامۀ زمانی معین و چندمرحلهای از آن نقطه به گردش در منطقه میپردازد
-
Volans, Vol, Flying Fish
ماهی پرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کمفروغی در آسمان جنوبی (southern sky) که پرنورترین ستارۀ آن از قدر 3/8 است
-
fly by wire, FBW
هدایت پرواز برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی سامانۀ هدایت پرواز که با استفاده از نشانکدهی/ سیگنالدهی الکتریکی کار میکند
-
fly by light, FBL
هدایت پرواز نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی سامانۀ هدایت پرواز که با نشانکدهی/ سیگنالدهی ازطریق تارهای نوری کار میکند
-
flying boat, boat seaplane
قایق پرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی آبنشین که بهعنوان قایق مورد استفاده قرار میگیرد
-
Musca, Mus, Fly
مگس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کوچک آسمان جنوبی (southern sky) نزدیک بهصورت بارز صلیب جنوبی
-
flight training, flying training
آموزش پرواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] آموزش تخصصی نظری و عملی فراگیرندگان هواپیمایی در زمینۀ فنون و مهارتهای کار و انجام عملیات با هواگرد
-
fly ash 2
پَرخاکستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ذرات غیرقابلاحتراق حاصل از سوخت مواد
-
private flight, private flying
پرواز شخصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پروازی که خلبان شخصی با هواگَرد شخصی از جایی به جایی انجام میدهد
-
frisbee2, flying disc
بشقابپرنده2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ابزار بازی یا ورزش بشقابپرنده که صفحهای معمولاً پلاستیکی و بشقابمانند با قطر 20 تا 25 سانتیمتر است
-
fly-away cost
بُنبها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ارزش هواگَرد بدون احتساب قطعات یدکی و هزینههای آموزش و پشتیبانی