کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flooring پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
floor polisher, floor buffer
کفساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاهی برقی برای پاک کردن و براق کردن کف یا سطوحی از جنس چوبفرش و سنگ و سرامیک و موزاییک
-
floor scrubber
کفشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاه یا وسیلهای که از آن برای تمیز کردن کف مکانهای عمومی استفاده میشود متـ . کفشوی خودکار automatic floor scrubber
-
abyssal floor
کف مغاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] کف اقیانوسها در عمق 2000 تا 6000 متری
-
noise floor
کف نوفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] حداقل نوفۀ تولیدشدۀ بخش تقویتکنندۀ هر دستگاه که مبنای تشخیص پاسخ از نوفۀ زمینه است
-
forest floor
فرش جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایۀ سطحی خاک جنگل شامل گیاهان علفی و چوبی و مواد آلی
-
watertight floor
تیغۀ ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از دیوارههای محکم ضدآب در دورتادور مخزنهای آب ترازه که در زیر دیوارههای عرضی قرار میگیرد و بخشی از تیغهبندی مخازن ترازه را تشکیل میدهد
-
floor mixer
صدابردار استودیوی فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] در سینما، مسئول ضبط صداهای فیلم، در هنگام فیلمبرداری در استودیو متـ . صدابردار استودیو
-
floor service
خدمات طبقات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کل خدماتی که در هر طبقه از مهمانخانه ارائه میشود
-
floor pantry
آبدارخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اتاقی کوچک در هر طبقۀ مهمانخانه/ هتل برای تدارک پذیرایی از مهمانان در اتاق
-
low-floor car, low-floor wagon, low-floor boarding
واگن کفپایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی با کف پایین که ارتفاع کف آن از تراز ریل حدود 35 سانتیمتر است
-
high-floor car
واگن کفبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی که کف آن بالاتر از حد معمول است و غالباً یک متر از سطح ریل فاصله دارد
-
ultra-low-floor tram
قطار فروکف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی قطار شهری که برای تسهیل سوار و پیاده شدن با صندلی چرخدار یا کالسکه، کف آن از حد معمول پایینتر و حدود 18 سانتیمتر بالاتر از سطح ریل است
-
partial low-floor streetcar
اتوبوسبرقی نیمکفپایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی اتوبوس برقی کفپایین که دارای پله یا شیبراهههای دسترسی به کف بالاتر است
-
floorball, floor hockey
تندهاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی تیمی و سالنی بین دو تیم ششنفره که بسیار شبیه به هاکی روی یخ است ولی بدون چرخسره و با توپ پلاستیکی سبک بازی میشود
-
cutting fat, cutting-floor
چربی برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چربی جداشده از لاشۀ حیوانات پس از سرد شدن لاشه و رساندن دمای آن به محدودۀ صفر تا سه درجه