کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flat panel display پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
flatness
تختشدگی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کیفیتی که نسبت شعاع کوژترین بخش ذره را به متوسط شعاع آن ذره نشان میدهد
-
flat wagon, flat car
واگن کفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگن باری بدون دیوار و سقف با کف مسطح، برای جابهجایی بارهای بزرگ
-
run-flat tyre, run-flat
تایر پنچررو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] تایری که چنان طراحی شده است که در حالت پنچری تا رسیدن به نزدیکترین تعمیرگاه بتوان از آن استفاده کرد
-
flat plate, flat tie plate
زینچۀ تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زینچۀ ریلبندی که در نشیمنگاه ریل ضخامت ثابت دارد
-
flatrack, platform flat, flat 1
بارگُنج کفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بارگُنجی که دیواره و سقف ندارد و بار بر روی کفی قرار میگیرد
-
flat lacquer
لاک مات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ، مهندسی شیمی] لاکی که پس از خشک شدن ظاهری سابخورده پیدا میکند
-
flat grave
لتهگور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] چالۀ سادۀ بیضیشکل یا چهارگوشی که جسدی در آن دفن شده باشد
-
flat enamel
لعاب مات 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پوششی حاوی رنگدانه با برّاقی کم که ترازشوندگی سطح آن مانند لعابِ برّاق است
-
flatting agent
ماتکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای که به پوشرنگ یا ورنی یا دیگر مواد پوششی افزوده میشود تا از برّاقیت فیلم (film) خشک بکاهد
-
flat rate
نرخ یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هزینهای که همیشه یکسان است
-
flat can
قوطی تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی قوطی کنسرو که ارتفاع آن برابر یا کمتر از قطر آن است
-
flat seizing
همبندی تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی همبندی که در آن یک سر رشته بهصورت چشمی درمیآید و سر دیگر از داخل آن میگذرد و با تاباندن رشته به دور طناب و محکم کردن آن، دو طناب به هم بسته میشود
-
barrier flat
کفۀ سدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] پهنهای که بین مرداب شور (salt marsh) و تپههای ماسهای جزایر سدی واقع است
-
alkali flat
کفۀ قلیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دشت یا پشتهای مسطح در منطقۀ خشک یا نیمخشک که بستر آن براثر تبخیر و زهکشی ضعیف از نمکهای قلیایی پوشیده شده باشد
-
salt flat
کفهنمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سطحی تخت با قشری از نمک