کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fixed-point part پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fixative
پایدارساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] مادهای که ساختار طبیعی بافت را حفظ میکند و در نگهداری نمونههای بافتشناختی یا آسیبشناختی از آن استفاده میشود
-
holding fix, holding point
نقطۀ انتظار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نقطهای مشخص و ثابت و قابلرؤیت از منظر خلبان بر روی زمین که هواگَرد، در صورت لزوم، بر فراز آن گردش میکند تا برای فرود آماده شود
-
coupled fixed point
نقطۀ ثابت جفتیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
fixed point attack
حملۀ نقطهثابتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] حملهای علیه توابع چکیدهساز که در آن برای یافتن برخورد، از نقطۀ ثابت در زیرتابع (subfunction) فشردهساز مورد استفاده در تابع چکیدهساز، استفاده میشود
-
by-points
جهات جنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جهات مجاور هریک از جهات میانی که شامل 16 جهت از مجموع کل 32 جهت قطبنماست
-
point-to-point
نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی ارسال نشانکها از یک نقطۀ مبدأ به یک نقطۀ مقصد
-
match-fixing, race-fixing
تبانی در مسابقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] دستکاری در نتیجۀ بازی، به نفع یکی از طرفهای مسابقه، گاه با اعمال نفوذ اتحادیههای شرطبندی متـ . تبانی2
-
adherent point, point of adherence
نقطۀ چسبیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نقطهای برای مجموعهای در فضای توپولوژیکی، که هر همسایگی آن شامل نقطهای از آن مجموعه باشد
-
simple point, regular point
نقطۀ ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← نقطۀ معمولی2
-
flooding point/ flood point
نقطۀ طغیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] نقطۀ بیانگر شرایط طغیان بر روی نمودار مناطق ایمن عملیاتی (Area of satisfactory operation)
-
reporting point, calling-in-point
نقطۀ گزارشدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقطهای در دریا که پس از رسیدن به آن باید گزارش تردد به مرکز واپایی شناورهای منطقه داده شود
-
boundary point, frontier point
نقطۀ مرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نقطهای برای مجموعهای در فضای توپولوژیکی، که هر همسایگی آن شامل نقاطی از آن مجموعه و متممش باشد
-
reaction point, peritectic point
نقطۀ واکنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نقطهای ناوردا بر روی نمودار خم ذوب که در آن ترکیب مایع را نمیتوان برحسب موقعیت کمیتهای همۀ فازهای جامد درحالتعادل در آن نقطه بیان کرد
-
point-to-point topology
همبندی نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] نوعی آرایش شبکه که در آن هر گره بهطور مستقیم به گره دیگر متصل میشود
-
neighbourhood of a point, vicinity of a point
همسایگی نقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] 1. برای نقطۀ مفروض، مجموعهای باز شامل آن نقطه در یک فضای توپولوژیکی 2. برای نقطۀ مفروض، گوی بازی به مرکز آن نقطه در یک فضای متریک