کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fingerer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fingering
انگشتگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نظام تخصیص اعداد یا دیگر نمادها به هریک از انگشتان دست در نتنویسی بهنحویکه مشخص شود هر نت با کدام انگشت نواخته میشود
-
fish finger
ماهی لقمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] تکهای گوشت ماهی که آن را به پودر نان و خمیری مخصوص آغشته و بهصورت یخزده بستهبندی میکنند
-
finger cymbal
سِنج پولکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سنجی فاقد زیروبمی معین که اغلب زنان رقصنده به کار میگیرند و دو صفحۀ آن معمولاً به شست و انگشت میانی یک یا دو دست متصل میشود و با کوبش به یکدیگر الگوهای ریتمی خاصی تولید میکنند متـ . سِنج انگشتی
-
finger puppet
عروسک انگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شخصیتی در نمایش عروسکی که بر روی انگشتان عروسکگردان نقاشی یا ساخته میشود
-
string fingers
انگشتان خم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← انگشتان کشش
-
drawing fingers
انگشتان کشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] سه انگشت نخست دست خم که با آنها زه را میکشند متـ . انگشتان خم string fingers
-
finger tab
انگشتپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تکه چرمی که بر روی یک یا چند انگشت قرار میدهند تا از سایش پوست در هنگام کشیدن زه جلوگیری کند
-
zinc finger
انگشتۀ رویدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] حبهای حاوی فلز روی با اتصالات عرضی که در پروتئینهای متصلشونده به دِنا مشترک است
-
finger hole, finger tone hole, note hole
سوراخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از حفرههای سازهای بادی چوبی که بستن یا باز کردن آنها طول ستون هوای مرتعش را تغییر میدهد
-
finger arthroplasty, digital arthroplasty
مفصلسازی انگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ساختن رویۀ فلزی یا پلاستیکی یا سیلیکونی برای مفاصل انگشتان دست
-
whorl finger print, whorl
اثر انگشت پیچشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی اثر انگشت که حداقل دارای دو دلتاست و در مقابل هریک از دلتاها حداقل یک خط مدور وجود دارد متـ . پیچشی
-
finger nail pizzicato
زخمهای ناخنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای زخمهای که در آن از ناخن استفاده میشود
-
loop finger print, loop 1
اثر انگشت حلقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی اثر انگشت که خطوط آن از یک طرف وارد میشود و پس از گردش حول محوری فرضی و عبور از مقابل دلتا از همان طرفی که وارد شده است خارج میشود متـ . حلقهای
-
arch finger print, arch 1
اثر انگشت کمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی اثر انگشت که خطوط آن از یک طرف وارد میشود و بهصورت قوس یا کمان از طرف دیگر خارج میشود متـ . کمانی 2
-
digits of hand, fingers including thumb
انگشتان دست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] مجموعۀ انگشتهای هر دست که هرکدام از چند بند تشکیل شده است