کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
filter tip پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
filterable
صافشپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] ویژگی مخلوط جامدـ سیالی که بتوان آن را صاف کرد
-
filterability
صافشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] قابلیت صافش مخلوط جامدـ سیال
-
fabric filter, bag filter
صافی الیافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] وسیلهای الیافی، معمولاً از پارچه یا نمد، که گرد و غبار را از گازهای خروجی صنایع جدا میکند
-
alias filter, antialias filter
صافی دگرنام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی صافی که قبل از نمونهبرداری به کار میرود تا بسامدهای ناخواستهای که در نتیجۀ نمونهبرداری امکان دگرنامی دارند حذف شوند
-
filter run, filter cycle
دورۀ صافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مدتزمان کارکرد صافی بین دو واشویه
-
roughing filter, contact roughing filter, preliminary filter
پیشصافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی صافی که با استفاده از آن میتوان بار آلودگی و هیدرولیکی (hydraulic) زیادی را قبل از صافش اصلی تصفیه کرد
-
filter leaf
قاب صافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسى شيمى] هریک از قابها یا چهارچوبهای نگهدارندۀ پارچۀ صافی در صافی فشاری
-
filter aid
کمکصافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] پودر یا دانههای بیاثر، مثل خاک یا ماسه، که با افزودن آن به محلول بر سرعت و کیفیت صافش افزوده میشود
-
filter paper
کاغذ صافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] نوعی کاغذ متخلخل سلولوزی که برای صافش به کار میرود
-
filter turn
گردش تقدمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حرکتی گردشی که در ضمن انجام آن باید حق تقدم وسایل نقلیه و عابران پیاده را رعایت کرد
-
information filtering
پالایش اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] جلوگیری از جابهجایی اطلاعات ناخواسته در یک مسیر اطلاعاتی
-
electric filter
پالایۀ الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری که بهطور گزینشی برخی از بسامدهای جریان متناوب را عبور میدهد و بقیۀ بسامدها را تضعیف میکند متـ . پالایۀ موج الکتریکی electric wave filter
-
branching filter
پالایۀ انشعاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که در موجبر قرار میدهند تا باندهای بسامدی مختلف ریزموج را جدا یا ترکیب کند
-
absorption filter
پالایۀ جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پالایهای که گسترۀ بسامد خاصی را جذب میکند و بسامدهای دیگر را عبور میدهد متـ . صافی جذب
-
trickling filter
پالایۀ چکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] استوانهای که داخل آن معمولاً با قلوهسنگ پر میشود و آب از بالا با بازوی چرخان بر روی آن پاشیده میشود و مواد آلی آب توسط موجوداتی ذرهبینی که بر روی این بستر سنگی رشد میکنند تجزیه میشود