کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
feminizes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
feminism
فمینیسم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] رویکردی که بر ارزش زن و نقش زنان در زندگی اجتماعی تأکید میورزد و آیندهای را در نظر دارد که در آن موانع مشارکت کامل زنان در جامعه برچیده خواهد شد
-
analytical feminism/ analytic feminism
فمینیسم تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] باوری فلسفی که براساس آن مفاهیم و نظریهها و روشهای فلسفۀ تحلیلی که با ارزشهای فمینیستی اصلاح شدهاند، میتوانند در خدمت فلسفه و فمینیسم درآیند
-
global feminism, international feminism
فمینیسم جهانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] جنبشی برای بهرهجویی از چارچوبهای موجود در سراسر جهان بهمنظور بررسی تجارب زنان سرزمینهای مختلف و تحلیل بههمپیوستگیها و بههموابستگیهای آنها و تلاش برای ایجاد پیوند و ائتلاف با فمینیستها در سراسر جهان
-
social feminism
فمینیسم اجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که معتقد است فمینیستها نهتنها باید مالکیت بر ابزار تولید را متحول سازند، بلکه در درک متکی بر تجربۀ اجتماعی نیز تغییر به وجود آورند، زیرا ستم بر زنان از کل نظام اقتصادی سرمایهداری ریشه میگیرد
-
Islamic feminism
فمینیسم اسلامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] شاخهای از فمینیسم که مفهومی بدیل از حقوق زنان در اسلام به دست میدهد و بر رجوع به منابع اصلی و خوانش و تفسیر خود زنان از متون مقدس استوار است
-
anarchist feminism
فمینیسم اقتدارگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] شاخهای از فمینیسم که خواهان تجدید ساختار بنیادین جامعه، هم در نهادهای عمومی، هم در نهادهای خصوصی است
-
humanist feminism
فمینیسم انسانگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] گونهای از فمینیسم آزادیخواهانه که بر ناعادلانه بودن نظام اجتماعی تا آنجا که زنان را متفاوت با مردان میداند، تأکید دارد
-
abolitionist feminism
فمینیسم بردگیستیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] از نظریههای عمدۀ فمینیسم قرن نوزدهم که مبارزه برای رهایی زنان را با مبارزه برای آزادسازی سیاهان از بردگی همسو میدانست
-
postcolonial feminism
فمینیسم پسااستعماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] شاخهای از فمینیسم مبتنی بر این رویکرد که هر تحلیلی از فرهنگ و جامعه باید مفاهیم نژادپرستی و استعمار را نیز شامل شود
-
eco feminism
فمینیسم زیستبومگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] یکی از جنبشهای فمینیسم که معتقد است سرکوب مردسالارانه تحت لوای سود و پیشرفت، طبیعت را از میان میبرد
-
black feminism
فمینیسم سیاهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که ازطریق چشماندازهای مبتنی بر میراث فرهنگی زنان امریکایی افریقاییتبار بیان میشود و نسبت به مبارزه بر ضد ستم همزمان و چندگانهای که بر زنان سیاهپوست وارد میشود، تعهد عملی دارد
-
pragmatist feminism
فمینیسم عملگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] شاخهای از فلسفۀ فمینیسم که افزون بر بازیابی نوشتههای زنان در سنت عملگرا، فلسفۀ عملگرا را همچون بنیانی برای نظریۀ فمینیسم به کار میبندد و بسط میدهد
-
transnational feminism
فمینیسم فراملی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که معتقد است انسجام سیاسی فمینیستها امری مطلوب و امکانپذیر است و باید با گذار از طبقه و نژاد و جنسیت و مرزهای ملی سراسر جهان را درنوردید
-
transcendental feminism
فمینیسم فرانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فمینیسم ناظر بر این که نیرو یا خصوصیتی پنهان در زنان وجود دارد که به آنان نیروی شهودی و قدرت ادراکی خاصی میدهد
-
cultural feminism
فمینیسم فرهنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] شاخهای از فمینیسم که بر آزادی زنان ازطریق دگرگونی فردی و شناسایی و ایجاد فرهنگ «زنمدار» و بازتعریف زنانگی و مردانگی تأکید میورزد