کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
feed grain پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
feeding
زمینهچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در واجشناسی زایشی، عملکرد ترتیبمند قاعدههای واجی که در آن عملکرد قاعدۀ الف باعث ایجاد بافت آوایی لازم برای عملکرد قاعدۀ ب میشود
-
tube feeding, gavage feeding
غذادهی لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رساندن غذاهای مایع با مواد مغذی متعادل ازطریق لوله به بدن
-
feeding skill
مهارت غذاگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هریک از مهارتهای دست و بدن نوزاد انسان در دریافت اولین غذاهای مکمل بعد از شیر مادر
-
feeding container
آوند غذادهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ظرفی که حاوی فرمول آسانگوار است و به تجهیزات غذادهی رودهای متصل میشود
-
RSS feed
جارزن همبس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی پروندۀ متنی که برچسبی برای شرح محتوای وبگاهی دارد
-
feeding prosthesis
برسازۀ غذادهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] برسازهای که از آن برای غذادهی به نوزادان کامشکری که قادر به مکیدن شیر نیستند استفاده میشود
-
filter feeding
پالیدهخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] روشی برای تغذیه که در آن اندامگانها غذای خود را ازطریق پالایش آب دریا تأمین میکنند
-
lead feeding
تغذیۀ افزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] افزایش میزان مواد متراکم غیرخنثی در تغذیۀ گاو تا سطح یک تا یکونیم درصد وزن بدن آن که از سه هفته قبل از تاریخ تخمین زایش شروع میشود و بعد از زایش، تا هنگامی که گاو به حداکثر تولید خوراک مصرفی برسد ادامه مییابد
-
bottle-feeding
تغذیه با شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی تغذیه که در آن با شیشه به کودک شیر میدهند
-
creep feeding
تغذیۀ جدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] تغذیۀ برهها و گوسالههای شیرخوار بهنحویکه غذای آنها از دسترس حیوانات بزرگتر دور باشد
-
bucket feeding
تغذیۀ سطلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] تغذیۀ نوزاد حیوانات با سطل
-
acid feed
تزریق اسید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] استفاده از اسید در عملیات شیمیایی آبهای خنککن برای واپایش میزان جرمگرفتگی کلسیمکربنات و به دست آوردن بیشترین مقدار گندزدایی (disinfection) با استفاده از کلر
-
forced feeding
خورانیدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] واداشتن فرد به مصرف غذا بر خلاف میل وی
-
feed reader
خوانشگر جارزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فضایی که مطالب همنشری اشتراکگذاریشده را جمعآوری میکند تا کاربر بتواند جارزنهای ورودی را سازماندهی کند
-
feeding behaviour
رفتار غذاگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رفتاری که برای تغذیه و با هدف زنده ماندن در طول زندگی فرد شکل میگیرد