کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
farness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
FAR
بیکا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] ← روش بیهنجارکاهی
-
far field
میدان دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] میدانی که در گمانهزنی الکترومغناطیسی دور از چشمه قرار دارد
-
far-end crosstalk
همشنوی انتهای دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] میزان همشنوی اندازهگیریشده در انتهای دور مدار گیرنده هنگامیکه نشانک ارسالی از انتهای دور خط فرستاده شده باشد اختـ . هاد FEXT متـ . همشنوی پیشسو forward crosstalk
-
far infrared observatory
رصدخانۀ فروسرخ دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نوعی رصدخانۀ فروسرخ که در طیف فروسرخ دور به کار میرود
-
far-side stop
ایستگاه پستقاطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ایستگاه حملونقلی که بعد از تقاطع قرار دارد
-
far-ultraviolet radiation, FUV radiation
تابش فرابنفش دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی تابش الکترومغناطیسی که طولِموج آن تقریباً در گسترۀ 50 تا 200 نانومتر واقع است
-
equal level far-end crosstalk, ELFEXT
همشنوی همتراز انتهای دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مقدار قابلمحاسبهای که برابر است با مقدار همشنوی انتهای دور منهای مقدار تضعیف بافه