کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
far-out پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
FAR
بیکا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] ← روش بیهنجارکاهی
-
far field
میدان دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] میدانی که در گمانهزنی الکترومغناطیسی دور از چشمه قرار دارد
-
boxing out, box out
سد نوگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، تلاش یک بازیکن برای قرار گرفتن بین حریف و سبد بهمنظور نوگیری و جلوگیری از انجام این کار توسط حریف
-
flagging out, flag out
تغییر پرچم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرایند ابطال ثبت قدیمی و ثبت مجدد کشتی در کشوری دیگر که به تغییر پرچم منجر میشود
-
far-end crosstalk
همشنوی انتهای دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] میزان همشنوی اندازهگیریشده در انتهای دور مدار گیرنده هنگامیکه نشانک ارسالی از انتهای دور خط فرستاده شده باشد اختـ . هاد FEXT متـ . همشنوی پیشسو forward crosstalk
-
far infrared observatory
رصدخانۀ فروسرخ دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نوعی رصدخانۀ فروسرخ که در طیف فروسرخ دور به کار میرود
-
far-side stop
ایستگاه پستقاطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ایستگاه حملونقلی که بعد از تقاطع قرار دارد
-
look-out 2, look-outs
دیدبانی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] استفاده از تمامی وسایل و تجهیزات موجود اعم از دیداری و شنیداری برای پایش خطرات احتمالی در اطراف کشتی
-
fitting out
ناوآمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آمادهسازی و تجهیز ناو با اقلام و ادوات لازم مطابق سفارش یگان مربوط برای واگذاری به نیروی دریایی
-
out of focus
ناواضح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ویژگی تصویری که جزئیات آن فاقد شفافیت است
-
acting out
کنشنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتاری آشکار در زندگی روزانه که مفری برای بیان تعارضهای هیجانی ناهشیار است
-
pull out
فروخیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خروج از حالت شیرجه و بازگشت به حالت پرواز تراز یا اوجگیری
-
engine-out
موتورپَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی در هواپیماهای چندموتوره که شتاب پیشرانش یکی از موتورهایش را از دست داده است
-
coming out
آشکارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] آشکار کردن همجنسگرا یا دوجنسگرا بودن
-
toe out
پنجهبازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وضعیتی که در آن بخش پسین دو تایر نصبشده بر یک محور به هم نزدیکتر باشند