کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
expanded پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
piston ring expander, expander
فنر رینگ پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعهای فنری در زیر رینگ پیستون که باعث تماس بیشتر رینگ پیستون با دیوارۀ داخلی سیلندر میشود متـ . فنر حلقۀ پیستون
-
expanding spread
گسترش بسطیابنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی آرایش لرزهای که در آن گیرندهها بهازای هر عملکرد چشمهای معین به فواصل دورتر منتقل میشوند
-
expanded pidgins
نیمزبانهای گسترشیافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نیمزبانهایی که کاربرد آنها بهعنوان یک زبان کمکی گسترش یابد و مانند یک زبان رسمی در جامعه به کار روند
-
expanded breakfast
صبحانۀ مخصوص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] صبحانهای شامل صبحانۀ معمولی به علاوۀ پنیر و گوشتهای سرد و انواع نوشیدنیهای سرد و گرم
-
bead expander
طوقهبازکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] دستگاه مخصوص سوار کردن تایرهای بیتویی بر روی رینگ (rim) که مانع خروج باد تایر میشود و با آن طوقههای تایر را بر روی نشیمن طوقه قرار میدهند
-
beam expander
باریکهگستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] سامانهای اپتیکی برای افزایش قطر باریکۀ لیزر یا باریکههای نوری دیگر
-
expandable baton, extensible billyclub
باتوم جمعشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] باتومی که میتوان آن را بهصورتِ تلسکوپی جمع کرد و طول آن در زمان جمع شدن 6 تا 7 سانتیمتر و در زمان باز بودن 16 تا 18 سانتیمتر است
-
expanding square search pattern
الگوی جستوجوی مربعگسترشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] الگوی جستوجو و نجاتی که در آن شناور جستوجو را از نقطۀ مبنا و در مسیرهای مربعشکل با طول مشخص شروع میکند و طول اضلاع مربع را بهتدریج افزایش میدهد
-
expander method, sounding 1, probing 1
روش گسترشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روشی در اندازهگیری قطبش القایی و مقاومتویژه که در آن فاصلۀ الکترودها بهطور پیوسته برای افزایش عمق اکتشاف گسترش مییابد