کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
exchangeably پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
exchange centre, exchange
مرکز تلفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ ساختمان و تأسیسات و تجهیزاتی که وظیفۀ اصلی آن اتصال خطوط تلفن به یکدیگر ازطریق سودهی است متـ . مرکز مخابرات، مرکز
-
exchange area
محدودۀ مرکز تلفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] محدودهای جغرافیایی که مشترکان هر مرکز در آن قرار میگیرند و میتوانند از مرکز، خط تلفن و خدمات مربوط به آن را دریافت کنند متـ . محدودۀ مرکز مخابرات، محدودۀ مرکز
-
exchange force
نیروی تبادلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیروی غیرکلاسیک مربوط به برهمکنش تبادلی که براثر جفتشدگی متغیرهای اسپینی و فضایی ایجاد میشود
-
exchange list
فهرست جانشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] راهنمایی برای جایگزین کردن برخی مواد غذایی در رژیم درمانی
-
fruit exchange
واحد جانشین میوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار میوه برابر با یک میوۀ کوچک یا متوسط یا نصف فنجان از یک قوطی کنسرو میوه یا آبمیوه یا یکچهارم فنجان میوۀ خشک
-
exchange reaction
واکنش تبادلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنشی که در آن آنیون و کاتیون دو واکنشدهنده مبادله میشوند
-
exchange hall
گذرگاه تعویض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تالار عبورومرور مسافران برای دسترسی به قطارهای در حال تردد در خطوط یا مسیرهای موقت
-
isotope exchange
تبادل ایزوتوپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنشی شیمیایی که در آن فراوردهها و واکنشدهندهها ازنظر شیمیایی یکسان، ولی ازنظر ترکیببندی ایزوتوپی متفاوت هستند
-
key exchange
تبادل کلید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] به اشتراک گذاشتن یک کلید مخفی بین دو طرف به هر روش
-
heat exchanger
تبادلگر گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزارهای که گرما را از یک محیط یا سامانه به محیط یا سامانهای دیگر منتقل میکند
-
heat exchange
تبادل گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجموعهعملیاتی که به گرمایش یا سرمایش شارهها منجر میشود
-
ion exchanger
تبادلگر یون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادهای جامد یا مایع متشکل از یونهای مثبت و منفی که با یونهای مشابه قابل مبادله است
-
ion exchange
تبادل یون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تعویض یونهای آزاد یک محلول با یونهای همبار موجود در یک جامد یا مایع
-
exchange diffusion
پخش مبادلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرایندی که در آن پخش مولکولها از خلال غشا در دو جهت مخالف به تعادل میرسد
-
exchange interaction
برهمکنش تبادلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنش ذرات بنیادی که با تبادل یک یا چند بوزون صورت میگیرد