کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
excavating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
lateral excavation, extensive excavation
کاوش گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوش یا گشودن بخشهای بزرگی در حفاری شامل سازهها و معماریهای لایههای زیرین و به نمایش گذاشتن آنها
-
open area excavation, area excavation
کاوش محدودۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گونهای کاوش محوطههای باستانشناختی با استفاده از کارگاههای وسیع
-
excavation unit
واحد کاوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نقطهای که برای اولینبار غالباً بهصورت تاشه یا یک مربع یا شبکه با اندازۀ استاندارد یا شاخصهای مثل یک کف اتاق کاوش میشود
-
excavation 2
کاوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کشف و بازیابی روشمند و علمی بقایای فرهنگی و مادی ازطریق دادههای حاصل از فعالیتهای گذشتۀ انسان
-
quadrant excavation
کاوش چهاربخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای کاوش محوطههای مدور، مانند گورتپهها، بر پایۀ تقسیم محوطه به چهار بخش برابر و کاوش یکدرمیان آنها متـ . روش چهاربخشی quadrant method
-
organic excavation
کاوش ردگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی در کاوش که بدون تاشهبندی و براساس پیدا شدن بخشی از یک پدیدار، مانند دیوار یا کف و با حفاری در امتداد آن پدیدار درنهایت میتوان کل نقشۀ اثر را ترسیم کرد
-
penetrating excavation
کاوش عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوشی که نمای عمودی یک محوطه را نمایان میکند
-
total excavation
کاوش فراگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوش کامل یک محوطۀ باستانشناختی، عمدتاً شامل فضاهای محدود و کوچک مانند گورتپهها و اردوگاهها
-
archaeological excavator
کاوشگر باستانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شخصی که در محوطههای باستانشناختی به حفاری و خارج کردن اشیای آسیبپذیر از زیر خاک میپردازد بدون آنکه صدمهای به آنها برسد
-
selective excavation
کاوش گزینشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوش در بخشهایی از محوطۀ باستانی با استفاده از شیوههای نمونهبرداری یا ایجاد مربعات دقیقاً گزینششده
-
salvage excavation
کاوش نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوشی که در حیطۀ باستانشناسی نجات انجام میگیرد
-
spit excavation
کاوش نیشکلنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی مرسوم در کاوشهای باستانشناختی که در آن هر بار قشری به ضخامت پنج تا ده سانتیمتر بهدلخواه از سطح کار برداشته میشود
-
geometric excavation
کاوش هندسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← کاوش شبکهای
-
post-excavation
پسکاوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کلیۀ عملیات و آزمایشها و فعالیتهای بعد از اتمام کار میدانی
-
excavation 1
خاکبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای، حملونقل ریلی] برداشت خاک پس از برداشتن لایۀ نباتی تا عمق پیشبینیشده در طرح برای رسیدن به تراز احداث راه