کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
essential oil پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
essential oil
عطرمایۀ روغنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ترکیب معطر و فرّاری که معمولاً از منابع گیاهی استخراج میشود و در روغن محلول است
-
واژههای مشابه
-
essential pyroclast
آذرآوار اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آذرآواری با منشأ ماگما
-
essential aminoacid
آمینواسید ضروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هریک از آمینواسیدهایی که بدن قادر به ساختن آنها نیست یا نمیتواند به مقدار مورد نیاز آنها را بسازد
-
essential fat
چربی حیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] چربی موجود در بخشهایی از بدن که برای حیات ضروری است و سه تا دوازده درصد از وزن بدن را تشکیل میدهد
-
essential element
عنصر ضروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] هریک از عنصرهای لازم برای زنده ماندن و رشد جانداران
-
essential fatty acid
اسید چرب ضروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، شیمی] اسیدچربی که بدن قادر به ساختن آن نباشد یا نتواند به مقدار مورد نیاز آن را بسازد و درنتیجه لازم است در رژیم غذایی وجود داشته باشد
-
essential dysmenorrhea, primary dysmenorrhea
دُشدشتانی اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دُشدشتانی که معمولاً با آسیبهای لگنی همراه نیست و در زمان نخستدشتان رخ میدهد
-
safe area, safety area, safe-action area, essential area, television safe action area
پهنۀ ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بخشی از تصویر قابل مشاهده در نمایاب یا نمایشگر که در هنگام نمایش یا پخش تلویزیونی حذف نمیشود