کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
escapements پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
escape key, escape
کلید گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که برای لغو یک عمل یا خارج شدن از برنامه به کار میرود متـ . گریز 2
-
escape learning
گریزآموزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فراگرفتن پاسخی که به موجود زنده امکان میدهد از یک محرک آزاردهنده بگریزد
-
escape route
گریزراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] راه علامتگذاریشده در کشتی که در مواقع اضطراری میتوان ازطریق آن فرار کرد
-
escape drinker
گریزنوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شخصی که برای فرار از موقعیت یا خُلق ناخوشایند به مصرف الکل روی میآورد
-
escape drinking
گریزنوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مصرف الکل برای فرار از یک موقعیت یا خُلق ناخوشایند
-
evasion and escape
گریز و فرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که خروج نیروهای نظامی را از مناطق دشمن یا مناطق تحت نظر او ممکن میسازد
-
ventricular escape
فرار بطنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تخلیۀ الکتریکی یاختههای ضربانساز بطن هنگامی که سرعت تخلیۀ سینوسی کم یا متوقف میشود
-
escape road
مهارگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهگَردهایی که برای متوقف کردن خودروی که راننده قادر به مهار آن نیست، طراحی میشود؛ به این منظور از بسترهای بازدارندۀ شنی یا سربالایی یا ترکیبی از هر دو استفاده میکنند
-
escape velocity
سرعت فرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمترین سرعتی که جسم باید کسب کند تا بتواند برای همیشه از حوزۀ ربایش گرانشی جسم مادر بگریزد
-
escape hatch
دریچۀ گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دریچۀ خروج معمولاً کوچک برای فرار خدمۀ ناو از محوطههای بسته در هنگام انسداد مسیر اصلی رفتوآمد
-
escape trunk
دهلیز گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] درگاهی ویژۀ فرار در زیردریاییهای جدید
-
escape beat
ضربان فراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ضربان نابجایی که به دنبال وقفۀ طولانیتر از حد معمول بین تکانههای برخاسته از گره سینوسی ـ دهلیزی اتفاق میافتد
-
escape rhythm
ضرباهنگ فراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ضربانهای متوالی قلب با فواصل زمانی منظم
-
escape note, échappée (fr.)
گریز 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نُتی غیراصلی که با یکی از نُتهای اصلی پیش یا پس از خود فاصلۀ پیوسته و با دیگری فاصلۀ گسسته دارد
-
atrial escape rhythm
ضرباهنگ فراری دهلیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی دُشآهنگی قلبی که زمانی روی میدهد که سرکوب ممتد تشکیل تکانۀ سینوسی سبب شود که کانونهای دیگری بهمنزلۀ ضربانساز قلبی عمل کنند