کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
equipment پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
equipment
تجهیزات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] مجموعۀ وسایل و امکاناتی که در یک فرایند به کار رود متـ . افزارگان 2
-
واژههای مشابه
-
catering equipment
وسایل پذیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسایل و تجهیزات پذیرایی از مسافران
-
medical equipment
تجهیزات پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] امکانات سختافزاری برای تشخیص و پایش و درمان بیماران
-
on-track equipment
تجهیزات خطرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینآلات نگهداری خط آهن که بر روی ریل حرکت میکنند
-
ground equipment
تجهیزات زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سختافزارهای زمینی پشتیبانیکنندۀ عملیات پرواز
-
work equipment
تجهیزات عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تجهیزات خطرو و غیرخطرو که از آنها برای نگهداری خط آهن استفاده میکنند
-
ruggedized equipment
ستبرافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یکی از انواع تجهیزات آماده که در شرایط نامساعد محیطی قابل استفاده است
-
evaluator equipment
دستگاه ارزیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تجهیزات رایانهای برای مقایسۀ خروجی حسگر واقع در دو سر محورشمار
-
equipment register
شناسنامۀ واگن باری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برگۀ شناسایی واگن باری که شامل اطلاعات مربوط به مالکیت و ظرفیت اسمی و ابعاد و حجم آن میشود
-
ticket decoding reading equipment, ticket decoding equipment
بلیتخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی برای وارسی و کسر کردن اعتبار بلیت و معین کردن اعتبار باقیمانده در بلیتهای مغناطیسی یا مدتدار
-
distance measuring equipment, DME
فاصلهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای که فاصلۀ بین هواپیما تا ایستگاه ناوبری مربوط را نشان میدهد
-
built-in test equipment, BITE
آزمونافزار داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افزارهای که بهطور دائم در یک دستگاه نصب میشود و برای سنجش آن دستگاه بهصورت مستقل یا مرتبط با سنجشگری دیگر به کار میرود
-
medical equipment assessment
ارزیابی تجهیزات پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] ارزیابی عملکرد تجهیزات و افزارهای پزشکی بهمنظور پیشگیری از خطرات احتمالی و صدمه دیدن بیمار
-
data communication equipment
تجهیزات ارتباط دادهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] تجهیزاتی در شبکۀ ارتباطی که ارسال و دریافت دادهها را ممکن میسازد