کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
enablement پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
enabling
میداندهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] تقبل مسئولیتهای معتادان بهنحویکه به ادامه و تشدید اعتیاد آنها منجر شود
-
weapons enablement
مسلحسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] قرار دادن سلاح در بالاترین وضعیت آمادگی پیش از شلیک
-
enabler 2
میدانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] فردی که کارهای او سبب میشود که دیگری، عموماً یک معتاد، با پیامدهای ناگوار رفتارش روبهرو نشود
-
enabler 1
توانافزا 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هر بخش از آماد و پشتیبانی که امکان دستیابی به توانمندی جدید یا بهینه را فراهم کند