کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
embarkment dam پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
boarding, embarkation
مسافرگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] سوار کردن یا سوار شدن مسافر به وسیلۀ نقلیه
-
embarkation notice
اعلامیۀ سوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اعلامیهای که خط کشتیرانی چند روز پیش از حرکت کشتی صادر میکند و در آن جزئیات سوار شدن، ازقبیل زمان و محل (اسکله) و دستورالعملی شامل نحوۀ قرار دادن بار و برچسب زدن بر آنها اعلام میشود
-
embarkation deck
عرشۀ سوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالاعرشهای که تجهیزات لازم برای سوار شدن به کشتی را داراست
-
boarding time 1, embarkation time
ساعت مسافرگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ساعتی که از مسافران درخواست میشود سوار هواگَرد شوند