کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
electric-arc furnace پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
electric arc
قوس الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تخلیۀ الکتریکی نورگسیل بین دو الکترود در محیط عایق
-
electricity
الکتریسیته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از علم فیزیک که به مطالعۀ پدیدههای مربوط به بارهای الکتریکی ساکن یا متحرک میپردازد متـ . برق
-
arc shot
نمای قوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که برای گرفتن آن دوربین در مسیری قوسی حرکت میکند
-
penalty arc
قوس محوطۀ جریمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] قوسی در بیرون از محوطۀ جریمه که مرکز آن نقطۀ پنالتی است و بازیکنان حریف پیش از زدن ضربۀ پنالتی نباید به آن وارد شوند
-
reflex arc
قوس بازتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مسیر کمانی انتقال پیام عصبی که با اتصال اندامهای گیرنده و کنشگر سبب شکلگیری بازتابهای عصبی میشود
-
volcanic arc
کمان آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رشتهای از جزایر آتشفشانی که بر روی نقشه به شکل یک کمان ظاهر میشوند
-
island arc
کمان جزیرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] گروهی از جزایر آتشفشانی که چیدمانی کمانشکل دارند بهنحویکه کوژی کمان آنها بهسوی پهنۀ اقیانوس است
-
magmatic arc
کمان ماگمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خطی کمانشکل از تودههای نفوذی یا سنگهای آتشفشانی یا آتشفشانهای فعال که در مرز دو صفحۀ همگرا تشکیل شده است
-
conjugate arcs
کمانهای مزدوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دو کمان ناهمپوش از یک دایره که اجتماعشان یک دایرۀ کامل است
-
arc welding
جوشکاری قوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] هرگونه جوشکاری که در آن گرمای ورودی از یک قوس الکتریکی تأمین شود
-
arc shooting
برداشت لرزهای کمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← برداشت لرزهای بادبزنی
-
arc melting
ذوب قوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ذوب فلز در کورۀ قوس الکتریکی
-
electric moment
گشتاور الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی بُرداری برای توصیف دو بار الکتریکی هماندازه و با علامتهای مخالف که مقدارش برابر است با حاصلضرب مقدار یکی از بارها در فاصلۀ بین آنها
-
electrical hygrometer
نمسنج الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نمسنجی که ویژگیهای الکتریکی عنصر حساس آن با رطوبت جوّ تغییر میکند
-
electric control
واپایش الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تنظیم وسیلۀ الکتریکی با استفاده از کلید یا جریانپا یا رله