کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
efficiencies پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
efficient
کارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] سختافزار یا نرمافزاری که کارایی داشته باشد
-
anode efficiency,plate efficiency
بازده آند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نسبت جریان آندی واقعی به جریان نظری یا محاسباتی در یک فرایند برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی
-
efficiency 2
کارایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] میزان عملکرد مناسب نرمافزار با توجه به منابع بهکارگرفتهشده در شرایط معین
-
masking efficiency
کارایی پوشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نسبت تراز شدت پوشانه به بزرگی تغییر آستانهای که ایجاد میکند
-
energetic efficiency
کارایی کارمایهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] درصدی از انرژی دریافتی که بدن آن را ذخیره میکند
-
asymptotic efficiency
کارایی مجانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] حد کارایی برآوردگر، وقتی که اندازۀ نمونه به بینهایت بگراید
-
efficient statistic
آمارۀ کارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در بافتار برآورد یک پارامتر، آمارهای که واریانس آن کوچکتر از واریانس هر آمارۀ دیگری باشد که برای برآورد آن پارامتر به کار میرود
-
efficient estimator
برآوردگر کارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که واریانس آن کمترین مقدار است
-
ecological efficiency
بازده بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نسبت بین بهرهوری در ترازهای تغذیهای پیدرپی در یک شبکۀ غذایی که معمولاً بهصورت درصد بیان میشود
-
grafting efficiency
بازده پیوندزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] در همبسپارش پیوندی، نسبت مقدار تکپار پیوندخورده بر روی یک زنجیر به کل مقدار تکپار بسپارشده
-
removal efficiency
بازده حذف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نسبت بدهِ (debit) جرمی آلایندۀ ورودی منهای بدهِ جِرمی آن در خروجی به بدهِ آلایندۀ ورودی
-
deadweight efficiency
بازده ظرفیت حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نسبت ظرفیت حمل درنظرگرفتهشده در طراحی کشتی به مقدار باری که جابهجا میشود
-
cathode efficiency
بازده کاتد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نسبت جریان کاتدی واقعی به جریان نظری یا محاسباتی در یک فرایند برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی
-
efficiency 1
بازده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نسبت کار انجامشده یا انرژی تولیدشده در هر ماشین به انرژی اولیهای که به این منظور مصرف شده باشد
-
aerodynamic efficiency
بازده آئرودینامیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← نسبت برآر به پَسار