کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
educated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
education
آموزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند یاد دادن یا فراگرفتن دانش و مهارتها و ارزشها متـ . آموزشوپرورش
-
economics of education, education economics
اقتصاد آموزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مطالعۀ مسائل اقتصادی مربوط به آموزش، ازجمله تقاضا و تأمین مالی و انجام تمهیدات لازم
-
educational tourism
گردشگری آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفر برای شرکت در دورههای آموزشی که زیر نظر مربیهای مجرب در مکانهای خوشآبوهوا یا مقصدهای دیگر برگزار میشود
-
nutrition education
آموزش تغذیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] آموزش تغذیۀ سالم به افراد با هدف ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری
-
sex education
آموزش جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] آموزشی که میتواند فرصتهایی ساختاریافته برای جوانان فراهم سازد تا نگرشها و ارزشهای خود را واکاوی کنند و برای انتخاب آگاهانه در زندگی جنسی مورد نیازشان، تصمیمگیری و کسب مهارت کنند
-
community education
آموزش دروناجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مجموعهای از برنامههای آموزشی یا پیراآموزشی که با حمایت دولتهای محلی یا بهوسیلۀ انجمنهای مردمی برای افراد اجتماع فراهم میشود
-
health education
آموزش سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] برنامههای آموزشی برای عموم مردم بهمنظور حفظ و بهبود سلامت جامعه
-
educational linguistics
زبانشناسی تربیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که به بررسی و بهکارگیری نظریهها و روشهای زبانشناختی برای آموزش زبان میپردازد متـ . زبانشناسی آموزشی
-
educational trip
سفر آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که هدف اصلی آن آموزش است
-
educational audiologist
شنواییشناس آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] فردی که در زمینۀ شنواییشناسی آموزشی تخصص دارد
-
educational audiology
شنواییشناسی آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] شاخهای از شنواییشناسی که به تشخیص عیوب شنوایی و توانبخشی شنوایی کودکان در مراکز آموزشی میپردازد متـ . شنواییشناسی آموزشگاهی school audiology
-
educational visit
بازدید آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدیدی که اساساً با هدف آموزش انجام میشود
-
tele-education
دورآموزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی نظام آموزشی که در آن آموزش بهصورت غیرحضوری و از راه دور انجام میشود
-
educational psychology
روانشناسی آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شاخهای از روانشناسی که به کاربرد اصول و نظریههای روانشناسی در روشهای یادگیری و مسائل مربوط به آن میپردازد
-
sexual health education
آموزش سلامت جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی آموزش برای کمک به افراد درجهت اخذ تصمیمات آگاهانه و مسئولانه دربارۀ امور جنسی و رفتارهای جنسی، باتوجهبه ارزشهای شخصی و خانوادگی و مذهبی و اجتماعی آنها