کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
early wake-robin پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
early crop
گیاه زودرس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که زودتر از معمول اندامهای خود از قبیل برگ و گل و میوه را تولید کند
-
early planting
هَراکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت زودهنگام گیاه زراعی
-
early booking
ثبت ذخیرۀ بهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ثبت ذخیرۀ سفر در محدودۀ زمانی معین بعد از اعلام شرایط که همراه با تخفیف یا دیگر مزایا خواهد بود
-
early rusting
زنگزدگی زودرس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل زودهنگام زنگ، بعد از رنگآمیزی و خشک شدن سطح رنگ به دلیل نازکی پوشش و پایین بودن دمای زیرلایه و رطوبت زیاد
-
early neonatal death
نوزادمرگی زودهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مرگ نوزاد زندهمتولدشده تا 7 روزگی
-
early cut-off feature
ویژگی قطع زودهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] خصوصیت دستگاه فرماندهی چراغ راهنمایی برای قطع یک حرکت معین، قبل از حرکات دیگر، در همان مرحله
-
early cut-off
قطع زودهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] مرحلهای از نمایش چراغ که در آن برای دادن فرصت بیشتر به یک حرکت، چراغ حرکت دیگر زودتر از موعد قرمز میشود
-
airborne early warning system
سامانۀ پیشاخطار هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ تجهیزات الکترونیکی نصبشده در هواگَرد جنگ الکترونیکی برای کشف و شناسایی یگانهای هوایی و سطحی دشمن و ارسال پیام به یگانهای خودی
-
premature ejaculation, early ejaculation
زودانزالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] الگوی دائم یا راجعۀ انزال در فعالیت جنسی که در آن انزال در محدودۀ یک دقیقه بعد از دخول و قبل از تمایل فرد رخ میدهد متـ . انزال زودرس
-
early start date, ES
زودترین آغاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] در روش مسیر بحرانی، زودترین زمان ممکنی که در آن میتوان یک فعالیت را باتوجهبه منابع و قیدها و تاریخ دادهها آغاز کرد
-
early finish date, EF
زودترین پایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] در روش مسیر بحرانی، زودترین زمان ممکنی که در آن میتوان یک فعالیت ناتمام را باتوجهبه منابع، قیدها و تاریخ دادهها به پایان رساند
-
airborne early warning and control
پیشاخطار و نظارت هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کشف واحدهای هوایی و زمینی و دریایی دشمن با رادار یا تجهیزاتی که در هواگَرد مستقر است و هشدار دادن به واحدهای خودی
-
early-seral stage
پیایند نخستین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نخستین مرحلۀ پیایند، از آشفتگی تودۀ جنگلی تا کامل شدن تاجپوشش
-
early warning, tactical warning
پیشاخطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اعلام خطر رادار زمینی یا رادار پرنده و ایستگاههای شنود مبنی بر احتمال حملۀ هوایی یا موشکی دشمن از فاصلۀ دور
-
Early Dynastic period 1
دورۀ سلسلههای آغازین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← دورۀ عتیق 2