کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dumminess پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dummy cathode, dummy 2
کاتد بدل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی کاتد که پیش از فرایند آبکاری، برای زدودن و جداسازی ناخالصیها از حمام آبکاری، به کار میرود
-
dummy activity
فعالیت ساختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] فعالیتی با دیرش صفر برای نشان دادن وجود رابطۀ منطقی در روش نمودار پیکانی
-
dummy 3
مهمات کاذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اشیایی شبیه به هواپیما یا هرگونه هواگردِ دیگر یا تانک یا توپ و نظایر آنها که از زمین یا هوا مانند هدفِ واقعی به نظر برسند
-
dummy 4
مهمات مشقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمب یا گلوله یا مهمات غیرانفجاری
-
dummy minefield
میدان مین کاذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] در جنگ مین در دریا، میدان مینی که فاقد مینهای جنگی است و فقط نوعی تهدید روانی محسوب میشود
-
dummy 1
درخت کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که از آن برای کمک به بر پا کردن دکل درختی در داربَری استفاده میشود
-
dummy track
خط بیریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بستر آمادهشده برای نصب خط